سبب نزول سوره بقره آیه 183و184

سبب نزول آیات 183 و 184 سوره بقره

آیات مربوط به سبب ‌نزول

«يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلىَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون (183) أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كاَنَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلىَ‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلىَ الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيرْا فَهُوَ خَير لَهُ وَ أَن تَصُومُواْ خَيرْ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون (184)» (البقره، 183 و 184) (اى كسانى­که ايمان آورده‏ايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان­گونه كه بر كسانى­كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد. (183) [روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است‏]. [ولى‏] هركس از شما بيمار يا در سفر باشد، [به همان شماره‏] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد]، و بر كسانى­كه [روزه‏] طاقت‏فرساست، كفاره‏اى است كه خوراك­دادن به بينوايى است. و هركس به ميل خود، بيشتر نيكى كند، پس آن براى او بهتر است، و اگر بدانيد، روزه­گرفتن براى شما بهتر است.‏) (184)[۱]

خلاصه سبب نزول

برای آیات 183 و 184 سوره بقره دو سبب نزول بیان کرده­اند: 1. وقتی پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) وارد مدینه شدند بعضی روزها روزه می‌گرفتند و با نزول آيات یادشده روزه بر همگان واجب شد؛ 2. لُبید انصاری هنگام پیری به­دلیل ناتوانی، از پیامبر اسلام درباره کسانی­که توان روزه­گرفتن ندارند، پرسید و به­همین­سبب آیه نازل شد.

هر چند سبب نزول نخست از لحاظ سند صحیح دانسته شده، با برخی دیگر از روایات در تعارض است. سبب نزول دوم افزون بر ضعف سند با محتوای آیات 183 و 184 سوره بقره نیز تناسب ندارد. در مجموع گزارش نخست نسبت به روایت دوم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

بررسی تفصیلی سبب نزول

سبب اول[۲] (تشریع وجوب روزه بر مسلمانان پس از ورود پیامبر به مدینه)(ر.ک. مستند 1)

طبق برخی از گزارش‌ها، بعد از اینکه پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) وارد مدینه شدند، دهم ماه محرم و سه روز از هر ماه را روزه می‌گرفتند تا اینکه آیات 183 و 184 سوره بقره نازل شد و روزه را در قالب یک تکلیف عمومی بر مسلمانان واجب، و حدود و مقررات آن را بیان کرد.‏[۳] ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬سببیت این گزارش برای نزول آیات، منوط به اثبات تأثیر روزه پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بر نزول آیه و عمومیت وجوب روزه در پی روزه­گرفتن پیامبر است. ابن ابی حاتم ماجرای یادشده را بدون تصریح به سببیت آن نقل کرده است.‏[۴] بر اساس روایتی که طوسی در ذیل آيه 184 بقره نقل کرده است، پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) دهم محرم و نیز سه روز از هر ماه را روزه می‌گرفت که با نزول آیه این روزه‌ها نسخ شد.‏[۵] ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

مصادر سبب نزول

مصادری که سبب نزول را با اندکی اختلاف نقل کرده­اند:

  1. سیره ابن اسحاق (سنی، قرن 2، تاریخی)؛
  2. صحیح البخاری (سنی، قرن 3، حدیثی)؛
  3. مسند احمد (سنی، قرن 3، حدیثی)؛
  4. تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم) (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
  5. جامع البیان (سنی، قرن۴، تفسیر روایی - اجتهادی)؛
  6. التبیان (شیعی، قرن 5، تفسیر روایی - اجتهادی)؛
  7. المعجم الکبیر (سنی، قرن 4، حدیثی).


‬بررسی سبب اول(ر.ک. مستند 2)

به­دلیل ذکر روایت سبب نزول در کتاب صحیح بخاری، سند آن نزد اهل سنت صحیح شمرده می‌شود. حاکم نیشابوری نیز با سلسله سندی متمایز از سند بخاری، پس از نقل روایت، آن را صحیح دانسته است.‏[۶] عسقلانی به­دلیل اینکه مسعودی در طریق سند قرار دارد، سند ‌روایت را نمی‌پذیرد؛‏[۷] سپس خود روایتی را با همین مضمون از طریق دیگر یعنی عبد الرحمن ‌بن ‌أبی ‌لیلی بدون واسطه از اصحاب پیامبر نقل می‌کند و روایت را با این طریق صحیح می‌داند.‏[۸] وی همچنین در جایی دیگر تأکید می­کند که این حدیث از إبن‌ أبی‌ لیلی مشهور است.‏[۹] این مسأله در صورت ضعف سند، آن ضعف را جبران می­کند. در مجموع روایت با وجود اختلافاتی که در طریق سند دارد، از سوی هیچ‌یک از گزارش‌کنندگان رد نشده و از این لحاظ قابل اعتماد است. با این­حال ناسازگاری روایات یادشده با برخی از گزارش­های حدیثی دیگر، از دلایلی است که اعتماد به روایات این سبب نزول را با اشکال مواجه می­کند؛ زیرا روایات گویای این است که پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) و قریش از زمان جاهلیت روز عاشورا و سه روز در هر ماه را روزه می‌گرفتند و پس از هجرت نیز این روال تا تشریع روزه رمضان ادامه داشته؛ حال آن­که شماری از روایات آورده‌اند که پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) در هنگام ورود به مدینه از روزه در روز عاشورا اطلاع نداشت. در این روایت آمده است حضرت وقتی یهود را دید که در این روز، روزه می‌گیرند علت را پرسید و پاسخ شنید که یهود برای خرسندی از نجات بنی اسرائیل در این روز روزه می‌گیرند.‏[۱۰] بنابراین، روایت سبب نزول در پی آن است که ثابت کند پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) از زمانی که در مکه بوده روزه می‌گرفته و در مدینه هم ادامه داده است. حال آن­که روایت صحیح پیش رو می‌گوید، حضرت با ورودش به مدینه از روزه در روزهای یادشده بی‌خبر بوده است. بدین­ترتیب ناهمخوانی موجود دلیلی بر ضعف سبب نزول یادشده است.

با این همه برخی از مفسران، روایات مربوط به سبب نزول آیات 183 و 184 سوره بقره را ذکر کرده‌اند که افزون بر مصادر ذکرشده، شوکانی‏[۱۱] نیز یکی از روایات سبب نزول را بیان کرده است. طبرسی،‌ ابن عطیه، آلوسی، قاسمی، ابن عاشور و طباطبایی از جمله مفسرانی­اند که سبب نزول یادشده را نقل نکرده‌اند.

سبب دوم (ناتوانی لُبَید ‌انصاری از روزه­گرفتن و کسب تکلیف از پیامبر اسلام)(ر.ک. مستند 3)

بر اساس برخی گزارش‌ها لُبَید ‌انصاری (از قبیله بنی عبد الأشهل) به­دلیل ناتوانی از روزه­گرفتن، از پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) درباره تکلیف افراد ناتوان از روزه­گرفتن پرسید و آیه‌ 183 سوره بقره در پاسخ وی نازل شد.‏[۱۲]

مصدر سبب نزول

تفسیر مقاتل (زیدی، قرن 2، تفسیر روایی)

بررسی سبب دوم[۱۳]

در مجامع روایی از این روایت هیچ گزارشی نیست و خودِ مقاتل‌ بن ‌سلیمان نیز این روایت را بدون سند ذکر کرده است. عسقلانی روایت یادشده را از مقاتل نقل کرده و هیچ سندی برای آن معرفی نکرده است.‏[۱۴] درباره تناسب آیات 183 و 184 سوره بقره با روایت یادشده گفته می­شود، مضمون آیات درباره وجوب روزه و بیان ضوابط آن است و با آنچه در روایت سبب نزول آمده، تناسبی ندارد. افزون بر آن چون قبل از نزول آیه هنوز حکم تکلیفی روزه برای مسلمانان بیان نشده است، پذیرفتنی نیست که لبید انصاری از تکلیف کسی بپرسد که ناتوان از روزه­گرفتن است؛ لذا احتمالاً چنین سبب نزولی برای آیات 183 و 184 سوره بقره معتبر نباشد.

بررسی نهایی سبب نزول آیات 183 و 184 سوره بقره

در مجموع و با توجه به قرائن، سبب نزول نخست با وجود تعارض با برخی روایات، نسبت به گزارش دوم از ظرفیت بیشتری برای سبب بودن نزول آيات 183 و 184 سوره بقره برخوردار است. گزارش دوم افزون بر ضعف سند با محتوای داخلی آیه 183 سوره بقره نیز تطابق ندارد.

مستندات

مستند 1

سیره ابن اسحاق، ص 297 - 298: «نا يونس عن عبد الرحمن بن عبد اللّه بن عتبة عن عمرو بن مرّة عن عبد الرحمن ابن أبي ليلى عن معاذ بن جبل قال: أحيلت الصلاة ثلاث أحوال و أحيل الصيام ثلاثة أحوال فأما أحوال الصلاة ... و أما الصيام فإن رسول اللّه (صلى اللّه عليه و سلّم) قدم المدينة فصام يوم عاشوراء و ثلاثة أيام من كل شهر، ثم إن اللّه عز و جل فرض شهر رمضان فأنزل اللّه عز و جل: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ» إلى قوله: «وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ».

 صحيح البخاري، ج 6، ص 24: «حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ المُثَنَّى، حَدَّثَنَا يَحْيَى، حَدَّثَنَا هِشَامٌ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبِي، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: «كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ تَصُومُهُ قُرَيْشٌ فِي الجَاهِلِيَّةِ، وَكَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصُومُهُ فَلَمَّا قَدِمَ المَدِينَةَ صَامَهُ وَأَمَرَ بِصِيَامِ فَلَمَّا نَزَلَ رَمَضَانُ كَانَ رَمَضَانُ الفَرِيضَةَ، وَتُرِكَ عَاشُورَاءُ، فَكَانَ مَنْ شَاءَ صَامَهُ وَمَنْ شَاءَ لَمْ يَصُمْهُ.»

مسند أحمد، ج 36،‌ ص 436: «حَدَّثَنَا أَبُو النَّضْرِ، حَدَّثَنَا الْمَسْعُودِيُّ، وَيَزِيدُ بْنُ هَارُونَ أَخْبَرَنَا الْمَسْعُودِيُّ قَالَ: أَبُو النَّضْرِ فِي حَدِيثِهِ حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ مُرَّةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى، عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ قَالَ... وَأَمَّا أَحْوَالُ الصِّيَامِ: فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ فَجَعَلَ يَصُومُ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، وَقَالَ يَزِيدُ: فَصَامَ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْرًا مِنْ رَبِيعِ الْأَوَّلِ إِلَى رَمَضَانَ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، وَصَامَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَيْهِ الصِّيَامَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ} [البقرة: 183 إِلَى هَذِهِ الْآيَةِ {وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ} البقرة: 184.»

جامع البیان، ج 2، ص 76: «حدثنا أبو كريب، قال: ثنا يونس بن بكير، قال: ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن عتبة عن عمرو بن مرة، عن عبد الرحمن بن أبي ليلى، عن معاذ بن جبل: أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قدم المدينة فصام يوم عاشوراء و ثلاثة أيام من كل شهر، ثم أنزل الله جل و عز فرض شهر رمضان، فأنزل الله: يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم حتى بلغ: و على الذين يطيقونه فدية طعام مسكين».

 المعجم الكبير، ج 20، ص 132: «حَدَّثَنَا أَبُو مَعِينٍ ثَابِتُ بْنُ نُعَيْمٍ الْهُوجِيُّ، ثنا آدَمُ بْنُ أَبِي إِيَاسٍ، ح وَحَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ حَفْصٍ السَّدُوسِيُّ، وَمُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْمَرْوَزِيُّ قَالَا: ثنا عَاصِمُ بْنُ عَلِيٍّ، قَالَا: ثنا الْمَسْعُودِيُّ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى، عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَل... وَأَمَّا أَحْوَالُ الصِّيَامِ فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ فَجَعَلَ يَصُومُ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، وَصَامَ عَاشُورَاءَ، وَصَامَ سَبْعَةَ عَشَرَ شَهْرًا مِنْ رَبِيعٍ إِلَى شَهْرِ رَبِيعٍ إِلَى شَهْرِ رَمَضَانَ، ثُمَّ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ فَرَضَ عَلَيْهِ شَهْرَ رَمَضَانَ، وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ: {كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ} [البقرة: 183] إِلَى قَوْلِهِ: فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ. البقرة: 184.»

تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج ‏1، ص 365: «أما أحوال الصيام فإن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم، قدم المدينة فجعل يصوم من كل شهر ثلاثة أيام و صام عاشوراء، ثم إن اللّه فرض عليه الصيام، و أنزل اللّه تعالى: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ إلى قوله وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ.»

تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم)، ج ‏1، ص 304: «حدثنا أحمد بن سنان، ثنا يزيد بن هارون، أنبأ المسعودي، عن عمرو بن مرة، عن عبد الرّحمن بن أبي ليلى، عن معاذ بن جبل أن رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلّم قدم المدينة فجعل يصوم من كل شهر ثلاثة أيام و صام يوم عاشوراء، فصام تسعة عشر شهرا من ربيع الاول إلى رمضان، ثم قال: إن اللّه قد افترض عليكم شهر رمضان.»

التبيان في تفسير القرآن، ج ‏2، ص 117: «و روي عن معاذ أن النبي (ص) قدم المدينة، فكان يصوم عاشوراء، و ثلاثة أيام من كل شهر ثم نسخ ذلك بشهر رمضان في قوله: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ».»

مستند 2

المستدرك على الصحيحين، ج 2،‌ ص 301: «أَخْبَرَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحُسَيْنِ الْقَاضِي بِمَرْوَ، ثنا الْحَارِثُ بْنُ أَبِي أُسَامَةَ، ثنا أَبُو النَّضْرِ هَاشِمُ بْنُ الْقَاسِمِ، ثنا الْمَسْعُودِيُّ، حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ مُرَّةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى، عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: أَمَّا أَحْوَالُ الصِّيَامِ " فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ، فَجَعَلَ يَصُومُ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ، وَصِيَامُ يَوْمِ عَاشُورَاءَ، ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَيْهِ الصِّيَامَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ} [البقرة: 183] إِلَى هَذِهِ الْآيَةِ {وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ} البقرة: 184... هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ صحيح.»

العجاب في بيان الأسباب، ج 1، ص 429: «قول آخر قال المسعودي وهو عبد الرحمن بن عبد الله بن عتبة بن مسعود، عن عمرو بن مرة، عن عبد الرحمن بن أبي ليلى، عن معاذ بن جبل، قال: قدم رسول الله صلى الله عليه وسلم المدينة فصام عاشوراء وثلاثة أيام من كل شهر ثم أنزل الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون} إلى قوله: {فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِين} فكان من شاء صام ومن شاء أطعم مسكينًا فأجزأ ذلك عنه ثم إن الله عز وجل أنزل الآية الأخرى {شَهْرُ رَمَضَان} إلى قوله: {فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه} فأثبت الله صيامه على المقيم الصحيح و رخص فيه للمريض و المسافر و ثبت الإطعام للكبير الذي يطيق الصيام. أخرجه أحمد و أبو داود و الطبري، و المسعودي صدوق لكنه اختلط.»

العجاب في بيان الأسباب، ج 1، ص 429 - 430: «وقد خالفه شعبه فرواه عن عمرو بن مرة عن ابن أبي ليلى قال: حدثنا أصحابنا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم لما قدم عليهم أمرهم بصيام ثلاثة أيام من كل شهر تطوعا غير فريضة، ثم نزل شهر رمضان .وهذا أصح من رواية المسعودي.»

فتح الباری، ج 8، ص 182: «وَهَذَا الْحَدِيثُ مَشْهُورٌ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى لَكِنَّهُ لَمْ يَسْمَعْ مِنْ مُعَاذٍ وَقَدْ جَاءَ عَنْهُ فِيهِ حَدَّثَنَا أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ كَمَا تَقَدَّمَ التَّنْبِيهُ عَلَيْهِ قَرِيبًا فَكَأَنَّهُ سَمِعَهُ مِنْ غَيْرِ مُعَاذٍ أَيْضًا وَلَهُ شَوَاهِدُ... .

«فَرَوَى أَحْمَدُ وَأَبُو دَاوُدَ وَالْحَاكِمُ مِنْ طَرِيقِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَ عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ قَالَ أُحِلَّ الصِّيَامُ ثَلَاثَةَ أَحْوَالٍ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ فَجَعَلَ يَصُومُ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَصَامَ عَاشُورَاءَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَيْهِ الصِّيَامَ وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ».

صحيح البخاري، ج 3، ص 44:‌ «حَدَّثَنَا أَبُو مَعْمَرٍ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَارِثِ، حَدَّثَنَا أَيُّوبُ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: قَدِمَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ المَدِينَةَ فَرَأَى اليَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ، فَقَالَ: «مَا هَذَا؟»، قَالُوا: هَذَا يَوْمٌ صَالِحٌ هَذَا يَوْمٌ نَجَّى اللَّهُ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ، فَصَامَهُ مُوسَى، قَالَ: «فَأَنَا أَحَقُّ بِمُوسَى مِنْكُمْ»، فَصَامَهُ، وَأَمَرَ بِصِيَامِهِ.»

صحيح مسلم، ج 2، ص 795: «حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى، أَخْبَرَنَا هُشَيْمٌ، عَنْ أَبِي بِشْرٍ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا، قَالَ: قَدِمَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِينَةَ، فَوَجَدَ الْيَهُودَ يَصُومُونَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ فَسُئِلُوا عَنْ ذَلِكَ؟ فَقَالُوا: هَذَا الْيَوْمُ الَّذِي أَظْهَرَ اللهُ فِيهِ مُوسَى، وَبَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى فِرْعَوْنَ، فَنَحْنُ نَصُومُهُ تَعْظِيمًا لَهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: نَحْنُ أَوْلَى بِمُوسَى مِنْكُمْ فَأَمَرَ بِصَوْمِهِ.»

فتح القدير، ج ‏1، ص 208: «و قد أخرج أحمد، و أبو داود، و ابن جرير، و ابن المنذر، و ابن حبان، و الحاكم و صحّحه، و البيهقي في سننه، عن معاذ بن جبل قال: أحيلت الصلاة ثلاثة أحوال، و أحيل الصيام ثلاثة أحوال، فذكر أحوال الصلاة ثم قال: و أما أحوال الصيام، فإنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم قدم المدينة، فجعل يصوم من كل شهر ثلاثة أيام، و صام عاشوراء، ثم إن اللّه سبحانه فرض عليه الصيام و أنزل عليه: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ إلى قوله وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ.»

مستند 3

تفسير مقاتل بن سليمان، ج ‏1، ص 160: «أن لبيد الأنصارى من بنى عبد الأشهل كبر فعجز عن الصوم، فقال للنبي- صلى اللّه عليه و سلم-: ما على من عجز عن الصوم فأنزل اللّه- عز و جل- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيام‏.»

مستند 4

العجاب فی بیان الاسباب، ج 1، ص 428: «قال مقاتل بن سليمان: كبر لبيد الأنصاري من بني عبد الأشهل فعجز عن الصوم فقال للنبي صلى الله عليه وسلم ما على مَنْ عجز عن الصوم؟ فأنزل الله عز وجل {كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُم} إلى قوله: {أَيَّامًا مَعْدُودَات}.»

منابع

  1. ‏ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (۱۴۱۹). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–13). ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.‬‬
  2. ‏ابن اسحاق. (بی‌تا). سيرة ابن اسحاق( كتاب السير و المغازي) (ج ۱–1). قم: 1410.‬‬
  3. ‏ ‏ابن کثیر، اسماعیل بن عمر. (۱۴۱۹). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–9). بیروت: دار الکتب العلمية.‬‬
  4. ‏ابوالقاسم الطبرانی. (۱۴۱۵). المعجم الکبیر (ج ۱–25). قاهره: مكتبة ابن تيمية.‬‬
  5. ‏احمد بن حنبل. (۱۴۲۱). مسند احمد (ج ۱–45). بیروت: موسسة الرسالة.‬‬
  6. ‏ابن حجر، العسقلانی. (۱۴۲۲). العجاب فی بیان الاسباب. دار ابن حزم.‬‬
  7. ‏الحاکم، ابو عبدالله. (۱۴۱۱). المستدرك على الصحيحين (ج 4). بیروت: دار الكتب العلمية.‬‬
  8. ‏العسقلاني، ابن حجر. (۱۳۷۹). فتح الباري شرح صحيح البخاري (ج ۱–13). بیروت: دار المعرفة.‬‬
  9. ‏بخاری. (۱۴۲۲). صحیح البخاری (ج ۱–9). بیروت: دار طوق النجاه.‬‬
  10. ‏شوکانی، محمد. (۱۴۱۴). فتح القدیر (ج ۱–6). دمشق: دار ابن کثير.‬‬
  11. ‏طبری، محمد بن جریر. (۱۴۱۲). جامع البیان فی تفسیر القرآن (ج ۱–30). بیروت: دار المعرفة.‬‬
  12. ‏طوسی، محمد بن حسن. (بی‌تا). التبيان في تفسير القرآن (ج ۱–10). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬‬
  13. ‏مسلم. ( بی‌تا). صحیح مسلم (ج ۱–4). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬‬
  14. ‏مقاتل بن سلیمان. (۱۴۲۳). تفسیر مقاتل (ج ۱–5). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬‬

منابع

  1. ترجمه محمدمهدی فولادوند
  2. ترتیب ذکر اسباب نزول بر اساس درجه اعتبار نیست
  3. سيرة ابن اسحاق (كتاب السير و المغازي)، ابن اسحاق، ص 297 - 298‬؛ صحیح البخاری، بخاری، ج 6، ص 24‬؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج 36، ص 436‬؛ جامع البیان، طبری، ج 2، ص 76‬؛ المعجم الکبیر، الطبرانی، ج 20، ص 132‬؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 1، ص 365
  4. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج 1، ص 304
  5. التبيان في تفسير القرآن، طوسی، ج 2، ص 117
  6. المستدرك على الصحيحين، الحاکم، ابو عبدالله، ج 2، ص 301
  7. العجاب، العسقلانی، ج 1، ص 429
  8. العجاب، العسقلانی، ج 1، ص 429 - 430
  9. فتح الباري، العسقلاني، ج 8، ص 182
  10. صحیح البخاری، بخاری، ج 3، ص 44‬؛ صحیح مسلم، مسلم، ج 2، ص 795
  11. فتح القدیر، شوکانی، ج 1، ص 208
  12. تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج 1، ص 160
  13. ر. ک. مستند4
  14. العجاب، العسقلانی، ج 1، ص 428

مقالات پیشنهادی

رده مقاله: قرآن
رده مقاله: بقره
0.00
(یک رای)

نظرات

اضافه کردن نظر شما
اسلامیکا از همه نظرات استقبال می‌کند. اگر شما نمی‌خواهید به صورت ناشناس باشید، ثبت نام کنید یا وارد سامانه شوید.