صفحهٔ اصلی
تغییرمسیر به:
کتاب «مجمل اللغة»
کتاب در یک نگاه
1. نام کتاب: مجمل اللغة
2. نویسنده: ابو الحسین احمد بن فارس (م 395 هـ .ق)
3. موضوع کتاب: لغتنامههای زبان عربی، فراگیر
4. مذهب نویسنده: اختلافی
5. زبان کتاب: عربی
6. ناشر: مؤسسة الرسالة
7. تحقیق: زهیر عبدالمحسن سلطان و هادی حسن حمودی
8. دسترسی به کتاب: سایت کتابخانه مدرسه فقاهت و نرمافزار المکتبة الشاملة
معرفی نویسنده[۱]
ابو الحسین احمد بن فارس مشهور به ابنفارس، از ادیبان مشهور قرن چهارم هجری (م ۳۹۵ هـ . ق) است.[۲] در مورد مذهب فقهی وی اختلاف نظر وجود دارد. برخی میگویند او ابتدا به تبعیت از پدر، شافعی بود، ولی بعداً مالکی شد[۳] و گروهی دیگر بر این باورند که او شیعه بوده است.[۴] وی در علم لغت، ادبیات و شعر سرامد دوران خود بود و از بزرگان این علوم به شمار میآمد.[۵] از استادان او میتوان به ابوبکر احمد بن حسن خطیب و احمد بن علی قاشانی لغوی[۶] و از شاگردانش به بدیع الزمان همذانی و صاحب بن عباد اشاره کرد.[۷] همچنین از کتابهای وی میتوان معجم مقاییس اللغة و غریب اعراب القرآن را نام برد.[۸]
معرفی کتاب[۹]
کتاب مجمل اللغة را انتشارات متعددی همچون مؤسسة الرسالة بیروت در سال 1406 (هـ . ق) و مطبعة السعادة مصر در سال 1947م در دو جلد به چاپ رساندهاند. این کتاب به واژهشناسی به صورت عام پرداخته و زبان آن عربی است. محقق کتاب معتقد است نام صحیح این کتاب مجمل اللغة است و دلیل آن را تصریح نویسنده به همین مطلب در ابتدا و انتهای کتاب میداند.[۱۰] نویسنده درباره دلیل نامگذاری کتاب میگوید: برای اینکه کتاب موجز و مختصر باشد، آن را به صورت خلاصه و مختصر نوشتم و از آوردن شواهد بسیار و بیان صور مختلف کلمات خودداری کردم.[۱۱] نویسنده همچنین درباره انگیزه تألیف این کتاب مینویسد: وجود ابواب بسیار و روشهای مختلف به کار گرفته شده در لغتنامههای موجود، باعث شده بود محققان و خوانندگان برای یافتن کلمات، دچار سختی و مشکلات شوند؛ از همین رو برخی از او درخواست کردند لغتنامهای بنویسد که دارای چنین اشکالاتی نباشد و او نیز پذیرفت و کتاب حاضر را تألیف کرد.[۱۱] از ویژگیهای این کتاب که آن را از دیگر کتابهای لغت، خصوصاً کتاب مقاییس اللغة جدا میکند، آن است که ابنفارس در این کتاب سعی کرده لغات و مفردات صحیح را جمع و به صورت موجز ذکر کند و الفاظ غریب و نامأنوس را نیاورد تا خوانندگان و محققان از رجوع به کتابهای قطور لغوی بینیاز شوند.[۱۲]
محتوای کتاب[۱۳]
این کتاب، اولین کتابی است که مفردات آن طبق حروف الفبا و بهترتیب از حرف اول تا سوم ریشه کلمه نوشته شده است؛ چراکه تا آن زمان شیوه نوشتن لغتنامهها مطابق شیوه خلیل و جوهری بوده است.[۱۴] ابنفارس کتاب خود را به ۲۸ بخش، به تعداد حروف الفبای عربی، تقسیم کرده و با حرف همزه شروع کرده و با حرف یاء پایان داده است. او هر بخش را نیز به سه قمست عمده تقسیم کرده است: باب ثنایی (ریشههایی که از دو حرف تشکیل شدهاند، مثل سفف و سفسف)، باب ثلاثی (ریشههایی که از سه حرف تشکیل شدهاند) و باب کلمات بیشتر از ثلاثی (ریشههایی که از بیش از سه حرف تشکیل شدهاند). شیوه ترتیب مفردات این کتاب منحصر به فرد است؛ چراکه حرف دوم در هر بخش به ترتیب حروف الفبای عربی چینش نشده است. ترتیب حرف دوم در هر بخش با بخش دیگر متفاوت است و به این بستگی دارد که حرف اول، چندمین حرف الفبای عربی است؛ برای مثال اگر حرف اول، پانزدهمین حرف الفبای عربی باشد، حرف دوم در آن بخش، از حرف شانزدهم الفبا شروع و به حرف چهاردهم ختم می شود. مثال آن در حرف راء اینگونه است: ابتدا با حرف راء و زاء، آغاز میشود، سپس حرف راء و سین و آخرینِ آنها حرف راء و ذال است. ترتیب حرف سوم نیز همین نسبت را با حرف دوم دارد و بستگی به جایگاه حرف دوم در ترتیب حرف الفبا دارد.
البته محقق کتاب معتقد است که این ترتیب در مواردی دچار اختلال شده است. محقق کتاب ایرادهای دیگری نیز به این کتاب گرفته که در مقدمه به آنها اشاره کرده است. از نقاط قوت این کتاب آن است که در بسیاری از مفردات، نظر دیگر لغتشناسان را نیز بیان کرده و برای استدلال به گفتههای خود، از قرآن، احادیث نبوی، اشعار و مَثَلها و گفتار فصیحان عرب مثال آورده است.[۱۵]
پژوهشهای مربوط
این کتاب یک بار با تحقیق زهیر عبدالمحسن سلطان و یک بار با تحقیق هادی حسن حمودی چاپ شده است.
کتاب از نگاه دیگران[۱۶]
فیروزآبادی نویسنده کتاب القاموس در کتابی به نام تحبیر الموشین فی ما یقال بالسین و الشین پندارهای غلط ابنفارس در این کتاب را ذکر کرده و مدعی شده است که حدود هزار اشتباه ابنفارس را برشمرده است.[۱۷]
دسترسی به کتاب
این کتاب در سایت کتابخانه مدرسه فقاهت (کتاب مجمل اللغة) در دسترس است. همچنین میتوان این کتاب را در نرمافزار المکتبة الشاملة مطالعه کرد.
مستندات
مستند 1
معجم المطبوعات العربية، ج ۱، ص 199: «ابن فارس: أبو الحسين احمد بن فارس بن زكريا بن محمد بن حبيب الرازي القزويني المالكي كان من أكابر أئمة اللغة... و كان شافعيا فتحول مالكيا.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص ۱۳، مقدمه محقق: «۴ ـ مذهبه الدینی: لقد وجدت الغرابة فی الاخبار التی ذکرتها المصادر عن مذهب ابنفارس التی یمکن تقسیمها الی مجموعتین:
الاولی: هی التی تذکر انه کان فقیها شافعیا فصار مالکیا فی آخر ایامه...»
الكنى و الألقاب، ج ۱، ص 374: «و صرح جمع من العلماء بتشيعه و يؤيد ذلك ذكر ابنشهرآشوب اياه في المعالم و ابنداود في القسم الاول من رجاله و الشيخ الطوسي في مصنفي الامامية و اختيار آل بويه اياه معلما لهم الى غير ذلك، قيل و لعل لاجل تشيعه لم ينقل الجلبي اسامي كتبه في كشف الظنون و مما يخبر عن تشيعه ما حكاه من سبب تشيع بني راشد و الحكاية رواها الشيخ الصدوق رحمه اللّه تعالى في اكمال الدين و نقلها العلامة المجلسي في البحار المجلد الثالث عشر ص 115.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص ۱۳، مقدمه محقق: «مذهبه الدینی: لقد وجدت الغرابة فی الاخبار التی ذکرتها المصادر عن مذهب ابنفارس التی یمکن تقسیمها الی مجموعتین:
و الثانیة: هی التی تری تشیعه و دلیلهم فی ذلک هو ان الشیخ الطوسی قد عدّه فی کتابه و هو کتاب یخص مصنفی الامامیة من غیر الاشارة الی عدم تشیعه ثم تبعه ابنشهر آشوب فی کتابه (معالم العلماء).»
الصحاح، ص 88، مقدمه عطار: «7- ابنفارس: أبو الحسين أحمد بن زكريا بن فارس (000- 395 ه) من أعيان العلم و أفذاذ الدهر، و كان أديبا شاعرا، و أحد أئمة اللغة المبرّزين، و التزم الصحيح فى مقاييسه و مجمله، و اتبع فى تأليف «مقاييس اللغة» منهجا لم يسبق إليه، كما يقول محقق المقاييس: إذ يرد كل مادة من مواد اللغة إلى أصولها المعنوية المشتركة، فلا يكاد يخطئه التوفيق، و قد انفرد بين اللغويين بهذا التأليف، لم يسبقه أحد، و لم يخلفه أحد».
مجمل اللغة، ج ۱، ص 12 ـ 13، مقدمه محقق: «مکانته العلمیة: برع ابنفارس فی علوم شتی، فاذا دار الحدیث حول المعجمات نراه یأخذ مکانا مرقوما ... (فکان ابنفارس من ائمة اهل اللغة فی وقته محتجا به فی جمیع الجهات غیر منازع)... و لم یقتصر علمه علی اللغة، فقد (کان بهمذان من اعیان العلم و افراد الدهر یجمع اتقان العلماء و ظرف الکتاب و الشعراء) و کان یناظر فی الفقه (فاذا وجد فقیها او متکلما او نحویا کان یأمر اصحابه بسؤالهم ایاه ...»
مجمل اللغة، ج ۱، ص 15 ـ 16، مقدمه محقق: «۱. ابوبکر احمد بن الحسن الخطیب راویة ثعلب و قد تلمذ علیه ابنفارس فی زنجان... ۴. ابوالعباس احمد بن علی القاشانی اللغوی و کان یعرف بان لوه او بلوه...».
مجمل اللغة، ج ۱، ص 22 ـ 28، مقدمه محقق: «آثاره: ... ۳۹ ـ غریب اعراب القرآن... ۵۹ ـ مقاییس اللغة.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص 20، مقدمه محقق: «۱. بدیع الزمان الهمذانی و هو احمد بن الحسین بن یحیی الهمذانی صاحب المقامات المعروفة باسمه... ۲. الصاحب بن عباد و هو ابوالقاسم اسماعیل بن عباد بن العباس الطالقانی ...».
مستند 2
مجمل اللغة، ج ۱، ص ۳۳، مقدمه محقق: «اما اسم الکتاب الصحیح فهو (مجمل اللغة) و قد نص ابنفارس علی هذه التسمیة فی مقدمة الکتاب بقوله: (و سمیته مجمل اللغة لأنی اجملت الکلام فیه اجمالا). کذلک ذکره بهذا الاسم فی خاتمة الکتاب بقوله: (هذا آخر مجمل اللغة).»
مجمل اللغة، ج ۱، ص 75: «و سميتهُ مجمل اللغة؛ لأني أجملت الكلام (فيه) ، إجمالاً، ولم أكثرة بالشواهد، والتصاريف، إرادة الإيجاز.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص ۷۵: «قال أبو الحسين أحمد بن فارس رحمة الله عليه: [إني حقا شاهدت كتاب العين الذي صنفه الخليل بن أحمد ووعورة ألفاظه، وشدة الوصول إلى استخراج أبوابه، وقصده إلى ما كان يطلع عليه أهل زمانه الذين جينوا على المعرفة، ولم يتصعب عليهم وعورة الألفاظ.
ورأيت كتاب الجمهرة الذي صنفه أبو بكر ابندريد، وقد وفى بما جمعه الخليل وزاد عليه لأنه قصد إلى تكثير الألفاظ، وأراد إظهار قدرته، وأن يعلم الناظرين في كتابه أنه قد ظفر بما سقط عن المتقدمين وإن كان قصبُ السبق مسلماً لهم؛ لأن بناء المتأخر على ما قدموه] .
وبعد: وليك الله بصنعه، وجعلك ممن علت في الخير همته، وصحت فيه طويته، فإنك لما أعلمتني رغبتك في الأدب، ومحبتك لعرفان كلام العرب، وأنك شاممت الأصول الكبار، فراعك ما أبصرته من بعد تناولها، وكثرة أبوابها، وتشعب سبلها، وخشيت أن يلفتك ذلك عن مرادك.
وسألتني جمع كتاب في ذلك، يذلل لك صعبه، ويسهل عليك وعره، أنشأت كتابي هذا بمختصر من الكلام ريب، يقل لفظة، وتكثر فوائده، ويبلغ بك طرفا مما أنت ملتمسه، وسميتهُ مجمل اللغة؛ لأني أجملت الكلام (فيه) ، إجمالاً، ولم أكثرة بالشواهد، والتصاريف، إرادة الإيجاز.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص 49، مقدمه محقق: «لقد سلک ابنفارس منهجا واحدا فی ترتیب الابوب و المفردات فی کتابیه (مجمل اللغة و مقاییس اللغة) الا ان الهدف من تألیفهما کان مختلفا. فقد کان غرضه فی (مجمل اللغة) جمع الصحیح من مفردات اللغة و تبویبها و ترتیبها مع مراعاة الایجاز و البعد عن الوحشی و المستنکر من الالفاظ کی یخرج للناس معجما مختصرا یغنیهم عن الخوض فی خضم الاصول الکبار من المعجمات».
مستند 3
مجمل اللغة، ج ۱، ص ۷، مقدمه محقق: «اما مجمل اللغة فهو اول معجم رتبت مفرداته ترتیبا الفبائیا فی الحروف الاول و الثانی و الثالث من الکلمة فی وقت کانت طریقتا الخلیل و الجوهری هما شائعتین فی عمل المعجمات، فجاء عمل ابنفارس فی مجمل اللغة رائدا حیث وضع اللبنة الاولی فی صرح عمل المعجمات بترتیب المفردات الفبائیا.»
مجمل اللغة، ج ۱، ص 39 ـ 50، مقدمه محقق: «رابعاً: منهج الکتاب: ۱ ـ ترتیبه: قسم ابنفارس کتابه علی ثمانیة و عشرین کتابا بعدد حروف الهجاء و بداه بکتاب الهمزه...
ثم قسم کل کتاب علی ثلاثة ابواب رئیسة، اولها: باب الثنایی و المطابق... اما الباب الثانی فهو باب الثلاثی ثم ختم کل کتاب بباب ما زاد علی ثلاثة احرف...
۲ ـ طریقة ترتیب المفردات: انفرد ابنفارس فی ترتیب المفردات فی (مجمل اللغة) بطریقة لم یسبقه الیها احد و لم یقلده واحد ممن جائوا بعده من مؤلفی المعجمات اللغویة. فقد اتخذ الترتیب الالفبایی لحروف الکلمة الاول و الثانی و الثالث الا ان الحرف الثانی فی ترتیب ابنفارس هو الحرف الذی یلی الحرف الاول فی ترتیب حروف الهجاء ثم یلیه الحرف الذی بعده و هکذا حتی یصل الی الحرف الذی یسبق الحرف الاول من الکلمه ثم ینتهی الباب. و مثال ذلک فی حرف الراء مثلاً، فإنه یبدأ بباب الراء و الزای و ما یثلثهما ثم باب الراء و السین و ما یثلثهما و باب الراء و الشین و ما یثلثهما... و هکذا حتی یصل الی باب الراء و الذال و ما یثلثهما، فإذا وجد بابا مهملا - مثلما یری هو ـ ترکه دون الاشارة الیه مثل باب الراء و الظاء و ما یثلثهما و باب الراء و اللام و ما یثلثهما. و قد نظر ابنفارس الی الحرف الثالث من الکلمة فاتبع فیه المنهج نفسه الذی سار علیه فی الحرف الثانی من الکلمه، حتی کأن حرف الثانی هو الحرف الاول من الکلمة، ففی باب الراء و الزای و ما یثلثهما مثلاً تجد ترتیب المواد کما یأتی: رزع، رزف، رزق، رزم...
لقد تمکن ابنفارس من تطبیق المنهج العام الذی رسمه لنفسه، اما المنهج التفصیلی الذی ذکرته و الذی استقریته فی اثناء دراستی لمجمل اللغة فقد اعتراه الخلل و الاضطراب و من مظاهر هذا الخلل و الاضطراب ما یأتی: أ. الاضطراب فی ترتیب بعض مواد الثنایی و قد حدث مرتین: المرة الاولی فی باب الثنایی من حرف الضاد اذ ورد ترتیب المواد کما یأتی: ضع، ضغ، ضف، ضک، ضل، ضم، ضن، ضأ، ضو... فالاضطراب وقع فی مادتی (ضأ) و (ضو) اذ یقتضی الترتیب المنهجی ان تقع (ضو) قبل (ضأ) و المرة الثانیة فی کتاب الیاء اذ ورد ترتیب مواد الثنایی کما یأتی: یا، یر، یم، یه، یل، ید و هو ترتیب مخالف لمنهج ابنفارس و صوابه: یا، ید، یر... ب. جعل بان فارس الثلاثی فی کتاب الیاء بابا واحدا فی حین تجده فی حروف کتابه جمیعها مکونا من ابواب عده... ت. الاضطراب الکثیر فی ترتیب مواد ابواب الثلاثی و فی معظم حروف الکتاب... ث. الخلط بین المواد اللغویة... ج. الخلط بین المهموز و المعتل... ح. التکرار... خ. لم یرتب المفردات التی تعود الی مادة واحدة فی باب ما زاد علی ثلاثة احرف...
و من سمات منهجه فی عرض المواد اللغویة ما یأتی:
أ. عنایته بضبط المفردات اللغویة...
ب. عرض الآراء اللغویة...
ت. عنایته بلغات العرب...
ج. عنایته بالظواهر اللغویة و الصرفیة...
ح. اشارته الی المعرب...
خ. أحالاته...
د. اهتمامه بالظواهر الطبیعیة والإنساب...
خامساً ـ الشواهد:...
۱ ـ القرآن الکریم و دراساته...
۲ ـ الحدیث النبوی الشریف و دراساته...
۳ ـ الشعر و الرجز...
۴ ـ الأمثال و اقوال الفصحاء...»
مستند 4
روضات الجنات، ج ۸، ص 102: ««تحبير الموشين فيما يقال بالسّين و الشّين» قلت: قيل: انّه تتّبع فيه أوهام المجمل لابن فارس فى ألف موضع.»
طبقات المفسرين، ج ۲، ص 278: «و له في اللغة أيضا «تحبير المؤشّين فيما يقال بالسين و الشين»، أخذه عنه البرهان الحلبي الحافظ، و نقل عنه أنه تتبع أوهام ابنفارس في «المجمل» في ألف موضع، مع تعظيمه لابن فارس و ثنائه عليه.»
منابع
کتاب / مقاله
1. ابنفارس، احمد. (۱۴۰۶). مجمل اللغة. (عبدالمحسن سلطان، محقق) (ج ۱–2). بیروت: مؤسسة الرسالة.
2. جوهری، اسماعیل بن حماد. (1407). الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیة. (عبدالغفور عطار، محقق). بیروت: دارالعلم للملايين.
3. خوانساری، محمدباقر. (۱۳۹۰). روضات الجنات. (اسدالله اسماعیلیان، محقق) (ج ۱–8). قم: اسماعیلیان.
4. داودی، محمد بن علی. (1403). طبقات المفسرین. (لجنة من العلماء باشراف الناشر، مصحح) (ج 1-2). بیروت: دارالکتب العلمیة.
5. سرکیس، یوسف الیان. (۱۴۱۰). معجم المطبوعات العربیة و المعربة (ج ۱–2). قم: کتابخانه عمومی مرعشی نجفی.
6. قمی، عباس. (۱۳۶۸). الکنی و الالقاب (ج ۱–3). تهران: مکتبة الصدر.
سایت
1. Lib.eshia.ir، کتاب مجمل اللغة، تاریخ مراجعه: ۲۹ آذر ۱۳۸۹.
منابع
- ↑ ر.ک. مستند 1
- ↑ معجم المطبوعات العربیة، سرکیس، ج 1، ص 199
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 13، مقدمه محقق
- ↑ الکنی و الالقاب، قمی، ج 1، ص 374؛ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 13 مقدمه محقق
- ↑ الصحاح، جوهری، ص 88، مقدمه عطار؛ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 12 ـ 13، مقدمه محقق
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 15 وـ 16، مقدمه محقق
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 22-28، مقدمه محقق
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 20، مقدمه محقق
- ↑ ر.ک. مستند 2
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 33، مقدمه محقق
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 75
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 49، مقدمه محقق
- ↑ ر.ک. مستند 3
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 7 ، مقدمه محقق
- ↑ مجمل اللغة، ابنفارس، ج 1، ص 39 ـ 50 ، مقدمه محقق
- ↑ ر.ک. مستند 4
- ↑ روضات الجنات، خوانساری، ج 8، ص 102؛ طبقات المفسرین، داودی، ج 2، ص 278