سبب نزول سوره نجم آیه 43

سبب نزول آیه 43 سوره نجم

آیه مربوط به سبب‌ نزول

«وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى» (النجم، 43) (و هم­اوست كه مى‏خنداند و مى‏گرياند.)[۱]

خلاصه سبب نزول

پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) از کنار گروهی گذشت که درحال خندیدن بودند. به آنها فرمود: اگر آنچه من می‌دانم، شما هم می‌دانستید، بیش گریه می‌کردید و کم می‌خندیدید. در پی این ماجرا جبرئیل نازل شده و آيه 43 سوره نجم را نازل کرد. رسول اکرم که بیش از چهل قدم از آنها دور نشده بود، نزد آنها برگشت و آیه یادشده را تلاوت کرد.

سند روایت تضعیف شده و محتوایش نیز قابل اعتماد نیست. ناسازگاری با سیاق آیات سوره نجم از اشکالات محتوایی ماجرای یادشده‌ است.

بررسی تفصیلی سبب نزول

سبب نزول (هشدار پیامبر به گروهی که می­خندیدند)(ر.ک. مستند 1)

بر اساس شماری از روایات، پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) هنگام عبور از کنار جمعی که مشغول خندیدن بودند، فرمود: اگر آنچه من می‌دانم شما نیز می‌دانستید، بیش گریه می‌کردید و کم می‌خندیدید. با نزول آیه 43 سوره نجم، حضرت که بیش از چهل قدم از آنها دور نشده بود با درخواست جبرئیل، نزد آنها برگشت و آیه یادشده را تلاوت کرد.‏[۲] ‬‬

مصادر سبب نزول

مصادری که سبب نزول را با اندکی اختلاف نقل کرده­اند:

  1. اسباب النزول (واحدی) (سنی، قرن 5، اسباب نزول)؛
  2. الکشف و البیان (سنی، قرن 5، تفسیر روایی).


بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)

در سلسله سند روایت نام دَلال بنت أبي المدل و الصَّهْباء آمده که محقق کتاب زاد المسیر آن­دو را مجهول خوانده و افزون بر آن اعتقاد دارد متن روایت، غریب (روایتی که تنها یک راوی آن را نقل کرده) است.‏[۳] ابن حزم نیز دلال را شخصی نامعلوم می‌شمارد.‏[۴]

محتوای ماجرای یادشده قابل اعتماد نیست؛ زیرا به نظر می‌رسد با سیاق آیات تناسب ندارد. آيه 43 سوره نجم و دوازده آیه پس از آن، ربوبیت را به خداوند منحصر می­کند. به ­این­ ترتیب معنای آیه آن است كه خداى تعالى تنها پدیدآورنده خنده در خندان و گريه در گريان است و كسى در این­کار شريك خدا نيست.‏[۵] بنابراین سبب نزول یادشده با معنای آیه چندان هماهنگ نیست و پیوند میان آن­دو به توجیه نیاز دارد. چنان­که مطلقِ خندیدن کراهت ندارد و مادامی­که از روی گناه یا غفلت نباشد در اسلام نکوهش نشده است و نبودن این تفصیل در روایت، نشانه دیگری بر ضعف محتوای آن است. افزون بر آن، عمده مفسران، مانند: طبری، طوسی، طبرسی، ابن عطیه، شوکانی، آلوسی، قاسمی، ابن عاشور و طباطبایی سبب نزول یادشده را نقل نکرده‌اند که این بی‌اعتنایی نیز شاهدی بر نادرستی سببیت است.

مستندات

مستند 1

أسباب النزول، ص 416 - 417: «أخبرنا أحمد بن محمد بن إبراهيم الواعظ، قال: أخبرنا أبو عبد اللَّه [الحسين بن محمد الثقفي، حدَّثنا عبد اللَّه بن‏] الفضل، قال: حدَّثنا محمد بن‏ أبي بكر المقدمي، قال: حدَّثنا دَلَال بنت أبي المدل، قالت: حدَّثتنا الصَّهْباء، عن عائشة قالت: مرَّ رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم بقوم يضحكون فقال: لو تعلمون ما أعلم لبكيتم كثيراً و لضحكتم قليلًا، فنزل عليه جبريل عليه السلام فقال: إن اللَّه تعالى يقول: وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏ فرجع إليهم فقال: ما خطوت أربعين خطوة حتى تلقاني جبريل عليه السلام فقال: ائت هؤلاء و قل لهم: إن اللَّه عز و جل يقول: وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏.»

الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ج ‏9، ص 155: «أخبرنا ابن فنجويه قال: حدّثنا عمر بن الخطاب، قال: حدّثنا عبد الله بن الفضل، قال:حدّثنا محمد بن أبي بكر المقدمي، قال: حدّثتنا دلال بنت أبي المدل، قالت: حدّثتنا الصهباء، عن عائشة رضي اللّه عنها قالت: مرّ النبي صلّى اللّه عليه و سلّم على قوم يضحكون فقال: «لو تعلمون ما أعلم لبكيتم كثيرا و لضحكتم قليلا» [147] فنزل عليه جبريل فقال: إن الله تعالى يقول: وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏ فرجع إليهم فقال «ما خطوت أربعين خطوة حتى أتى جبريل و قال: أئت هؤلاء فقل لهم: إن الله عز و جل يقول: هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏» [148].»

مستند 2

زاد المسير في علم التفسير، ج ‏4، ص 193: «و في الإسناد مجاهيل، و دلال بنت أبي المدلّ و الصهباء لم أعثر لهما على ترجمة، و اللّه أعلم، و المتن غريب جدا.»

المحلى بالآثار، ج 8، ص 35: «دَلَالَ بِنْتِ أَبِي المدل وَلَا يُدْرَى مَنْ هِيَ.»

الميزان في تفسير القرآن، ج ‏19، ص 48: «قوله تعالى: «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏» الآية و ما يتلوها إلى تمام اثنتي عشرة آية بيان لموارد من انتهاء الخلق و التدبير إلى الله سبحانه. و السياق في جميع هذه الآيات سياق الحصر، و تفيد انحصار الربوبية فيه تعالى و انتفاء الشريك، و لا ينافي ما في هذه الموارد من الحصر توسط أسباب أخر طبيعية أو غير طبيعية فيها كتوسط السرور و الحزن و أعضاء الضحك و البكاء من الإنسان في تحقق الضحك و البكاء، و كذا توسط الأسباب المناسبة الطبيعية و غير الطبيعية في الإحياء و الإماتة و خلق الزوجين و الغنى و القنى و إهلاك الأمم الهالكة و ذلك أنها لما كانت مسخرة لأمر الله غير مستقلة في نفسها و لا منقطعة عما فوقها كانت وجوداتها و آثار وجوداتها و ما يترتب عليها لله وحده لا يشاركه في ذلك أحد. فمعنى قوله: «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏» إنه تعالى هو أوجد الضحك في الضاحك و أوجد البكاء في الباكي لا غيره تعالى.»

منابع

  1. ‏ابن حزم. ( بی‌تا). المحلى بالآثار (ج ۱–12). بیروت: دار الفكر.‬‬
  2. ‏ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی. (۱۴۲۲). زاد المسیر فی علم التفسیر (ج ۱–4). بیروت: دار الکتاب العربي.‬‬
  3. ‏ثعلبی، احمد بن محمد. (۱۴۲۲). الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (ج ۱–10). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬‬
  4. ‏طباطبایی، محمدحسین. (۱۴۱۷). المیزان في تفسیر القرآن (ج ۱–20). بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.‬‬
  5. ‏واحدی، علی بن احمد. (۱۴۱۱). اسباب النزول (ج ۱–1). بیروت: دار الکتب العلمية.‬‬

منابع

  1. ترجمه محمدمهدی فولادوند
  2. اسباب النزول، واحدی، ص 416 - 417‬؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج 9، ص 155
  3. زاد المسیر، ابن‌جوزی، ج 4، ص 193
  4. المحلى بالآثار، ابن حزم، ج 8، ص 35
  5. المیزان، طباطبایی، ج 19، ص 48

مقالات پیشنهادی

رده مقاله: قرآن
0.00
(یک رای)

نظرات

اضافه کردن نظر شما
اسلامیکا از همه نظرات استقبال می‌کند. اگر شما نمی‌خواهید به صورت ناشناس باشید، ثبت نام کنید یا وارد سامانه شوید.