سبب نزول سوره زمر آیات 17 و 18
آیات مربوط به سبب نزول
«وَ الَّذينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَي اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْري فَبَشِّرْ عِبادِ (17) الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (18)» (الزمر، 18 و 17) (و [لی] آنان که خود را از طاغوت به دور میدارند تا مبادا او را بپرستند و به سوی خدا بازگشتهاند آنان را مژده باد. (17) پس بشارت ده به آن بندگان من که: به سخن گوش فرامیدهند و بهترین آن را پیروی میکنند. اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان.)(18)[۱]
خلاصه سبب نزول
برای آیات هفده و هجده سوره زمر سه سبب نزول در مصادر نقل شده است: نخست، یگانهپرستی سه تن از اصحاب پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) در دوران جاهلیت را مطرح میکند و حاکی از آن است که این آیه در ستایش آن سه تن نازل شده است؛ دوم، مربوط به اقدام یکی از انصار در آزادکردن بردههای خود پس از نزول آیه 44 سوره حجر است؛ سوم، درباره ایمانآوردن گروهی از صحابه بهواسطه ابوبکر است.
روایات هر سه سبب نزول، ضعف سندی دارد. روایت سبب دوم هم بهدلیل اعراض همه مفسران و هم بهدلیل تشویش محتوایی، ضعیفترین سبب است. بیشتر مفسران، سبب اول را ذکر کردهاند؛ ولی به سبب دوم و سوم تنها برخی از تفاسیر اشاره کردهاند. بنابراین به نظر می رسد سبب نزول اول قویتر از دو سبب دیگر است.
بررسی تفصیلی سبب نزول
سبب اول[۲] (یگانهپرستی سه تن از صحابه در دوران جاهلیت)(ر.ک. مستند 1)
عبدالرحمن بن زید بن أسلم نقل میکند: آیات هفده و هجده سوره زمر درباره سه نفر از اصحاب پیامبر نازل شد که در دوران جاهلیت میگفتند، «لا اله الّا الله» (کنایه از اینکه در آن زمان نیز بتپرست نبودند): زید بن عمرو، ابوذر غفاری و سلمان فارسی.[۳] عبدالله بن عمر نیز در نقل دیگری میگوید، سعید بن یزید، ابوذر غفاری و سلمان فارسی در دوران جاهلیت از بهترین سخن یعنی کلمه «لا اله الّا الله» پیروی میکردند. لذا خداوند آیه شریفه: «َیسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه» (]بندگان من که[ به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند.)[۱] را بر پیامبر نازل فرمود.[۴]
مصادر سبب نزول
مصادری که با اندکی اختلاف سبب نزول را نقل کردهاند:
- تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم) (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
- جامع البیان (سنی، قرن 4، تفسیر روایی - اجتهادی)؛
- اسباب نزول القرآن (واحدی) (سنی، قرن 5، اسباب نزول)؛
- تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر) (سنی، قرن 8، تفسیر روایی)؛
- الدر المنثور (سنی، قرن 10، تفسیر روایی).
بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)
محققان رجالی معاصر سند روایت زید بن أسلم را بهجهت ضعف راوی و روشن نبودن نام راوی ناقل روایت (ارسال) تضعیف کردهاند.[۵] روایت عبدالله بن عمر بهجهت ذکرنشدن نام شماری از راویان در سلسله سند، بر اساس موازین رجالی، ضعیف است.[۴] از میان مفسران، طبرسی، آلوسی، ابن عطیه، ابن عاشور و شوکانی سبب نزول یادشده را ذکر کردهاند.[۶] طباطبایی سبب یادشده را نمیپذیرد و آن را تنها از باب تطبیق یک رخداد خارجی بر معنای آیه میداند.[۷] طوسی و قاسمی به این سبب نزول اشارهای نکردهاند.
به نظر میرسد برخی شواهد تاریخی، ادعای طباطبایی را تأیید میکند؛ چراکه طبق نقل کتب تاریخی، زید بن عمرو در دوران جاهلیت، خداپرست بود و از بتپرستی کناره میگرفت؛ اما قبل از بعثت پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) از دنیا رفت؛[۸] درحالیکه سوره زمر، پنجاه و هفتمین سورهای است که بر پیامبر اکرم نازل شد.[۹] بنابراین بین زمان مرگ یکی از افراد یادشده در روایت و زمان نزول آیه، فاصله زیادی هست که سببیت ماجرا را برای نزول آیات هفده و هجده سوره زمر با تردید روبهرو میکند.
سبب دوم
آزادکردن هفت برده بهواسطه یکی از انصار پس از نزول آیه 44 سوره حجر(ر.ک. مستند 3)
جابر بن عبدالله نقل میکند، هنگامیکه آیه 44 سوره حجر: «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» (الحجر، 44) ([دوزخی] که برای آن، هفت در است، و از هر دری بخشی معین از آنان [وارد میشوند] )[۱] نازل شد، یکی از انصار نزد پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) آمد و به ایشان گفت، ای رسول خدا! من هفت برده دارم و ]برای رهایی از هریک از درهای جهنم[ یک برده را آزاد کردم. در پی آن، آیات هفده و هجده سوره زمر نازل شد.[۴]
مصدر سبب نزول
الدر المنثور (سنی، قرن 10، تفسیر روایی)
بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 4)
محققان رجالی معاصر سند روایت سبب نزول یادشده را ضعیف شمردهاند.[۵] از میان مفسران، تنها طباطبایی به این سبب نزول اشاره کرده؛ ولی آن را نپذیرفته و نقل چنین سببی را فقط از باب تطبیق یک رویداد خارجی بر مفادّ آیه دانسته است.[۱۰] اشکال روایت آن است که سبب مربوط به مردی از انصار است؛ حال آنکه سوره حجر و سوره زمر هردو مکیاند.[۹]
سبب سوم (ایمانآوردن گروهی از صحابه پیامبر بهواسطه ابوبکر))[۱۱]
ابن عباس نقل میکند، پس از آنکه ابوبکر به پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) ایمان آورد و (درستی دعوت) ایشان را تصدیق کرد، عثمان، عبدالرحمن بن عوف، طلحه، زبیر، سعید بن زید و سعد بن ابی وقاص نزد ابوبکر رفتند و وی آنها را از ایمانآوردن خود به دعوت پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) آگاه ساخت؛ لذا آنها نیز ایمان آوردند. در پی این ماجرا آیات هفده و هجده سوره زمر نازل شد.[۱۲]
مصدر سبب نزول
اسباب نزول القرآن (واحدی) (سنی، قرن 5، تفسیر روایی)
بررسی سبب نزول[۱۳]
بر اساس موازین رجالی، سند روایت سبب نزول یادشده بهدلیل ذکرنشدن نام شماری از راویان سلسله سند، ضعیف است.[۱۲] از میان مفسران، آلوسی، ابن عطیه و ابن عاشور متعرض نقل این سبب نزول شدهاند.[۱۴] طبری، طبرسی، شوکانی، قاسمی و طباطبایی اشارهای به آن نکردهاند.
بررسی نهایی سبب نزول آیات 17 و 18 سوره زمر
هر سه سبب نزول، مبتلا به ضعف سندند. سبب دوم از دو جهت، ضعیفتر از دو سبب دیگر است؛ زیرا اولاً قریب به اتفاق تفاسیر متعرض ذکر آن نشدهاند. ثانیاً متن روایت مقداری تشویش دارد؛ چراکه مفاد روایت راجع به یک مرد انصاری است؛ حال آنکه سوره حجر و زمر هردو از سورههای مکیاند. از میان سبب اول و سوم سبب اول از جهت آنکه بسیاری از مفسران به آن اعتنا کردهاند بر دیگری ترجیح دارد؛ اما از جهت محتوا با اشکال مواجه است؛ زیرا در نقل عبدالرحمن بن زید بن اسلم، از زید بن عمرو نام برده شده و او کسی است که قبل از بعثت پیامبر از دنیا رفت و با توجه به اینکه سوره زمر پنجاه و هفتمین سوره نازل شده بر پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) است، سببیت ماجرای یادشده برای نزول آیات هفده و هجده سوره زمر با تردید مواجه میشود. اما در نقل عبدالله بن عمر این اشکال نیست. بنابراین با توجه به مجموع مطالب، به نظر میرسد سبب اول دست کم بر اساس نقل دوم از دو سبب دیگر قویتر است.
مستندات
مستند 1
تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم)، ج 10، ص 3249: «عن زيد بن أسلم في قوله: وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها قال: نزلت هاتان الآيتان في ثلاثة نفر كانوا في الجاهلية يقولون: لا إله إلا الله. في زيد بن عمرو بن نفيل، و أبى ذر الغفاري، و سلمان الفارسي.»
جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 23، ص 132: «حدثني يونس، قال: أخبرنا ابن وهب، قال: قال ابن زيد، في قوله: وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها الآيتين، حدثني أبي زيد أن هاتين الآيتين نزلتا في ثلاثة نفر كانوا في الجاهلية يقولون: لا إله إلا الله: زيد بن عمرو، و أبي ذر الغفاري، و سلمان الفارسي.»
اسباب النزول، ۱۴۱۱، ص 382: «قال ابن زيد: نزلت في ثلاثة نفر كانوا في الجاهلية يقولون: لا إله إلا اللَّه، و هم زيد بن عمرو، و أبو ذَر الغفاري، و سلمان الفارسي.»
تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج 7، ص 80: «قال عبد الرحمن بن زيد بن أسلم عن أبيه وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها نزلت في زيد بن عمرو بن نفيل و أبي ذر و سلمان الفارسي رضي اللّه تعالى عنهم.»
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 5، ص 324: «و أخرج ابن مردويه عن ابن عمر رضى الله عنهما قال كان سعيد بن زيد و أبو ذر و سلمان يتبعون في الجاهلية أحسن القول و أحسن القول و الكلام لا اله الا الله قالوا بها فانزل الله تعالى على نبيه صلى الله عليه و سلم يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ الآية.»
مستند 2
الاستيعاب في بيان الأسباب، ج 3، ص 169: «قلنا و هذا اسناد ضعیف جدا فیه علتان: الاولی: الارسال. الثانیه: عبدالرحمن بن زید ین اسلم: متروک الحدیث.»
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 5، ص 324: «و أخرج ابن مردويه عن ابن عمر رضى الله عنهما قال... .»
مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 8، ص 770: «و قال عبد الرحمن بن زيد نزل قوله «وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ» الآيتين في ثلاثة نفر كانوا يقولون في الجاهلية لا إله إلا الله زيد بن عمرو بن نفيل و أبي ذر الغفاري و سلمان الفارسي.»
روح المعاني في تفسیر القرآن العظیم و السبع المثاني، ج 12، ص 241: «قال ابن زيد: نزلت في ثلاثة نفر كانوا في الجاهلية يقولون لا إله إلا اللّه زيد ابن عمرو بن نفيل و سلمان و أبي ذر.»
المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 4، ص 525: «قال ابن زيد: إن سبب نزولها زيد بن عمرو بن نفيل و سلمان الفارسي و أبو ذر الغفاري.»
تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور، ج 24، ص 52: «و عن ابن زيد نزلت في زيد بن عمرو بن نفيل و أبي ذر الغفاري و سلمان الفارسي اجتنبوا الطاغوت أن يعبدوها في جاهليتهم و اتّبعوا أحسن ما بلغهم من القول.»
فتح القدیر، ج 4، ص 524: «و أخرج ابن مردويه عن ابن عمر قال: كان سعيد بن زيد، و أبو ذرّ، و سلمان يتبعون في الجاهلية أحسن القول، و أحسن القول و الكلام: لا إله إلا اللّه، قالوا بها، فأنزل اللّه على نبيه يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ الآية.»
المیزان في تفسیر القرآن، ج 17، ص 252: «و في الدر المنثور، أخرج ابن جرير و ابن أبي حاتم عن زيد بن أسلم": في قوله تعالى: «وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها» قال: نزلت هاتان الآيتان في ثلاثة نفر- كانوا في الجاهلية يقولون: لا إله إلا الله، في زيد بن عمرو بن نفيل- و أبي ذر الغفاري و سلمان الفارسي. أقول: و رواه في المجمع، عن عبد الله بن زيد ، و روي في الدر المنثور، أيضا عن ابن مردويه عن ابن عمر: أنها نزلت في سعيد بن زيد و أبي ذر و سلمان ... و الظاهر أن الجميع من تطبيق القصة على الآية.»
أسد الغابة في معرفة الصحابة (دار الفکر)، ج 2، ص 145 و 143: «زيد بن عمرو بن نفيل بن عبد العزّى بن رياح بن عبد الله بن قرط بن رزاح بن عدىّ ابن كعب بن لؤيّ بن غالب بن فهر بن مالك القرشي العدوي، والد سعيد بن زيد أحد العشرة، و ابن عم عمر بن الخطاب، يجتمع هو و عمر في نفيل. سئل عنه النبي صلى الله عليه و سلم فقال: يبعث أمّة وحده يوم القيامة. و كان يتعبد في الجاهلية، و يطلب دين إبراهيم الخليل صلى الله عليه و سلم، و يوحّد الله تعالى، و يقول: إلهي إله إبراهيم، و ديني دين إبراهيم. و كان يعيب على قريش ذبائحهم، و يقول: الشاة خلقها الله، و أنزل لها من السماء ماء و أنيت لها من الأرض، ثم تذبحونها على غير اسم الله تعالى، إنكارا لذلك و إعظاما له، و كان لا يأكل مما ذبح على النّصب، و اجتمع به رسول الله صلى الله عليه و سلم بأسفل بلدح قبل أن يوحى إليه، و كان يحيى الموءودة. ... و توفى زيد قبل مبعث النبي صلى الله عليه و سلم.»
التمهید فی علوم القرآن، ج 1، ص 136: «ترتيب النزول، السورة، ترتيب المصحف: 59 ، الزمر ، 39.»
مستند 3
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، ج 5، ص 324: «و أخرج جويبر عن جابر بن عبد الله قال لما نزلت لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ الآية أتى رجل من الأنصار إلى النبي صلى الله عليه و سلم فقال يا رسول الله ان لي سبعة مماليك و انى أعتقت لكل باب منها مملوكا فنزلت هذه الآية فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه.»
مستند 4
الاستيعاب في بيان الأسباب، ج 3، ص 169: «عن جابر بن عبدالله قال ... ]ضعیف جدا[.»
المیزان في تفسیر القرآن، ج 17، ص 252: «و روي أيضا عن جويبر عن جابر بن عبد الله": أنها نزلت في رجل من الأنصار أعتق سبعة مماليك لما نزل قوله تعالى: «لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ» الآية، و الظاهر أن الجميع من تطبيق القصة على الآية.»
التمهید فی علوم القرآن، ج 1، ص 136: «السور المکیه: ترتيب النزول، السورة، ترتيب المصحف: 54 الحجر 5 ... 59 ، الزمر ، 39.»
مستند 5
اسباب النزول (واحدی )، ص 383: «قال عطاء عن ابن عباس: إن أبا بكر الصديق رضي اللَّه عنه، آمن بالنبي صلى اللَّه عليه و سلم و صدَّقه، فجاء عثمان و عبد الرحمن بن عوف و طلحة و الزبير و سعيد بن زيد و سعد بن أبي وقاص، فسألوه فأخبرهم بإيمانه فآمنوا، و نزلت فيهم: فَبَشِّرْ عِبادِ* الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ. قال: يريد: من أبي بكر. فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.»
مستند 6
اسباب النزول (واحدی )، ص 383: «قال عطاء عن ابن عباس: إن أبا بكر الصديق رضي اللَّه عنه، آمن بالنبي صلى اللَّه عليه و سلم و صدَّقه، فجاء عثمان و عبد الرحمن بن عوف و طلحة و الزبير و سعيد بن زيد و سعد بن أبي وقاص، فسألوه فأخبرهم بإيمانه فآمنوا، و نزلت فيهم: فَبَشِّرْ عِبادِ* الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ. قال: يريد: من أبي بكر. فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.»
روح المعاني في تفسیر القرآن العظیم و السبع المثاني، ج 12، ص 241: «و قال ابن إسحاق: أشير بها إلى عبد الرحمن بن عوف و سعد بن أبي وقاص و سعيد بن زيد و الزبير و ذلك أنه لما أسلم أبو بكر سمعوا ذلك فجاؤوه و قالوا: أسلمت قال نعم و ذكرهم باللّه تعالى فآمنوا بأجمعهم فنزلت فيهم.»
المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 4، ص 525: «و قال ابن إسحاق: الإشارة بها إلى عبد الرحمن بن عوف و سعد بن أبي وقاص و سعيد بن زيد و الزبير، و ذلك أنه لما أسلم أبو بكر سمعوا ذلك فجاؤوه، فقالوا أسلمت؟ قال نعم، و ذكرهم باللّه فآمنوا بأجمعهم فنزلت فيهم هذه الآية.»
تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور، ج 24، ص 53: «و عن ابن عباس نزل قوله: فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ الآية في عثمان و عبد الرحمان بن عوف و طلحة و الزبير و سعيد بن زيد، و سعد بن أبي وقاص جاؤوا إلى أبي بكر الصديق حين أسلم فسألوه فأخبرهم بإيمانه فآمنوا.»
منابع
- آلوسی، محمود بن عبد الله. (۱۴۱۵). روح المعاني في تفسیر القرآن العظیم و السبع المثاني (ج ۱–16). بیروت: دار الکتب العلمية.
- ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (۱۴۱۹). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–13). ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.
- ابن اثیر، علی بن محمد. (بیتا). أسد الغابة في معرفة الصحابة (ج ۱–6). بیروت: دار الفکر.
- ابن عاشور، محمد طاهر. (۱۴۲۰). التحریر و التنویر (ج ۱–30). بیروت: مؤسسة التاريخ العربي.
- ابن عطیه، عبدالحق بن غالب. (۱۴۲۲). المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (ج ۱–6). بیروت: دار الکتب العلمية.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر. (۱۴۱۹). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–9). بیروت: دار الکتب العلمية.
- سليم بن عید الهلالي؛ و محمد بن موسی آل نصر. (۱۴۲۵). الاستيعاب في بيان الأسباب (ج ۱–3). السعودية: دار ابن الجوزي.
- سیوطی، جلالالدین. (۱۴۰۴). الدر المنثور فی التفسیر بالماثور (ج ۱–6). قم: کتابخانه عمومی مرعشی نجفی (ره).
- شوکانی، محمد. (۱۴۱۴). فتح القدیر (ج 1). دمشق: دار ابن کثیر.
- طباطبایی، محمدحسین. (۱۴۱۷). المیزان في تفسیر القرآن (ج ۱–20). بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.
- طبرسی، فضل بن حسن. (۱۳۷۲). مجمع البيان في تفسير القرآن (ج ۱–10). تهران: ناصر خسرو.
- طبری، محمد بن جریر. (۱۴۱۲). جامع البیان فی تفسیر القرآن (ج 1). بیروت: دار المعرفة.
- معرفت، محمد هادی. (۱۳۸۸). التمهید فی علوم القرآن. قم: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید.
- واحدی، علی بن احمد. (۱۴۱۱). اسباب النزول (ج ۱–1). بیروت: دار الکتب العلمية.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ترجمه محمدمهدی فولادوند
- ↑ ترتیب ذکر اسباب نزول بر اساس درجه اعتبار نیست.
- ↑ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج 10، ص 3249؛ جامع البیان، طبری، ج 23، ص 132؛ اسباب النزول، واحدی، ص 382؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 7، ص 80
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ الدر المنثور، سیوطی، ج 5، ص 324
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ الاستيعاب في بيان الأسباب، الهلالي و آل نصر، ج 3، ص 169
- ↑ مجمع البيان، طبرسی، ج 8، ص 770؛ روح المعاني، آلوسی، ج 12، ص 241؛ المحرر الوجیز، ابن عطیه، ج 4، ص 525؛ التحریر و التنویر، ابن عاشور، ج 24، ص 52؛ فتح القدیر، شوکانی، ج 4، ص 524
- ↑ المیزان، ج 17، ص 252
- ↑ أسد الغابة، ابن اثیر، ج 2، ص 145 و 143
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ التمهید فی علوم القرآن، معرفت، ج 1، ص 136
- ↑ المیزان، طباطبایی، ج 17، ص 252
- ↑ ر.ک. مستند 5
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ اسباب النزول، واحدی، ص 383
- ↑ ر.ک. مستند 6
- ↑ روح المعاني، آلوسی، ج 12، ص 241؛ المحرر الوجیز، ابن عطیه، ج 4، ص 525؛ التحریر و التنویر، ابن عاشور، ج 24، ص 53
نظرات