سبب نزول سوره توبه آیه 25
آیه مربوط به سبب نزول
«لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ في مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ» (التوبة، 25) (قطعاً خداوند شما را در مواضع بسيارى يارى كرده است، و [نيز] در روز حُنَين، آنهنگام كه شمارِ زيادتان شما را به شگفت آورده بود؛ ولى بههيچوجه از شما دفع [خطر] نكرد، و زمين با همه فراخى بر شما تنگ گرديد. سپس درحالىكه پشت [به دشمن] كرده بوديد، برگشتيد.)[۱]
خلاصه سبب نزول
سبب نزول آیه 25 سوره توبه غزوه حنین و اعجاب مسلمانان به لشکر بیشترشان نسبت به مشرکان روایت شده است که این شگفتزدگی موجب شکست ابتدایی آنها و فرار مسلمانان شد؛ اگرچه در همانحال تعداد کمی از مسلمانان استقامت کردند و در ادامه، سایر مسلمانان نیز بازگشتند و بر مشرکان پیروز شدند. سند این روایت را ضعیف شمردهاند و نسبت به برخی جزئیات ماجرا اشکالات محتوایی وارد شده است. با توجه به روایات متعددی که دراینباره ذکر شده، به احتمال قابل توجهی شگفتزدگی مسلمانان سبب نزول آیه 25 سوره توبه است؛ چنانکه مضمون آیه نیز روشن مطلب را تأیید میکند.
بررسی تفصیلی سبب نزول
سبب نزول (مغرورشدن مسلمانان به برتری عددی بر کفار در غزوه حنین)(ر.ک. مستند 2)
آیه 25 سوره توبه درباره جنگ حنین نازل شده است. جنگ حنین در ماه شوال سال هشتم هجرت رخ داده است. زمانیکه سپاه پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) مکه را فتح کرد، قصد مقابله با قبایل هوازن و ثقیف، و سرکوب آنها را داشت که بنا بر نقلی آنان از ترس حمله مسلمانان گرد هم آمده و خود برای جنگ پیشدستی کردند. بنا بر نقلی دیگر، وقتی سپاه پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) بهقصد فتح مکه از مدینه حرکت کرد، آن قبائل به گمان اینکه حضرت برای جنگ با آنها روانه شده، تجمع کردند و پس از اینکه سپاه پیامبر مکه را فتح کرد آنها در حنین اردو زدند. تعداد مسلمانان در این جنگ حدود دوازدههزار نفر بود. دههزار نفر از آنها مسلمانانی بودند که برای فتح مکه آمده بودند و دوهزار تن نیز تازهمسلمانان مکه بودند؛ حال آنکه تعداد کفار را چهارهزار تن نوشتهاند، یعنی یکسوم مسلمانان. گفته شده که وقتی مسلمانان برتری عددی خود بر کفار را دیدند، یکی از آنها گفت، امروز دیگر جمعیت کم سبب شکست ما نخواهد شد.[۲] در گزارشی این گفتار بهشکل غیر قطعی به پیامبر اکرم نسبت داده شده است؛[۳] اما در بیشتر گزارشها یکی از اصحاب گوینده بوده است[۲] و حضرت رسول (صلوات الله و سلامه علیه) کلام او را نپسندید؛[۴] چراکه او إن شاء الله نگفت.[۵]
مصادر سبب نزول
- تفسیر مقاتل (زیدی، قرن 2، تفسیر روایی)؛
- تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم) (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
- جامع البیان (سنی، قرن 4، تفسیر روایی - اجتهادی)؛
- بحر العلوم (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
- دلائل النبوة (بیهقی) (سنی، قرن 5، حدیثی)؛
- التبیان فی تفسیر القرآن (شیعی، قرن 5، تفسیر روایی - اجتهادی).
بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)
روایت ماجرای یادشده در دلائل النبوة بیهقی با سند نقل شده است. شماری از محققان معاصر برای اسناد روایت دو اشکال ذکر کردهاند: نخست، اعضال (حذف متوالی بیش از یک راوی از سلسله سند) و دیگر، وجود ابو جعفر الرازی در سلسله سند است. وی گرچه فردی صدوق شناخته شده؛ اما حافظه خوبی نداشته و لذا معتمد نبوده است.[۶] همچنین ابن حبان گفته که احادیث وی دچار آشفتگی است.[۷]
چنانکه گذشت در گزارشی گوینده جمله "امروز بهسبب کثرت افراد هرگز شکست نخواهیم خورد" پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) معرفی شده است؛ اما دراینباره اشکالاتی هست که مانع پذیرش آن میشود؛ زیرا در بیشتر نقلها گوینده، یکی از مسلمانان است. برخی محققان معاصر نیز معتقدند مقام معنوی و معرفت آنحضرت مانع پذیرش چنین انتسابی به ایشان میشود.[۸] همچنین روایات صحیح السندی هست که مضمون آنها در تقابل آشکار با این نقل است. بهعنوان نمونه در مسند الامام احمد بن حنبل روایتی است که در آن رسول اکرم سرگذشت پیامبران گذشته را بیان میکند که به تعداد زیاد امتشان مغرور شده بودند و در پی آن خداوند آنان را مبتلا نمود و از تعداد پیروانشان کم شد. پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) پس از این سخنان میفرمایند که من چنین نمیکنم و از خدای خود کم میخواهم.[۹] در مجموع بهنظر میرسد نقطه مشترک گزارشها که اعجاب و شگفتی شماری از مسلمین به برتری عددی بر مشرکان را ذکر میکند، به احتمال قابل توجهی قابل پذیرش است، چنانکه این گزارش با محتوای آیه نیز هماهنگی دارد.
مستندات
مستند 1
دلائل النبوة (بیهقی)، ج 5، ص 123 و 124: «أخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللهِ الْحَافِظُ، وَأَبُو بَكْرٍ الْقَاضِي، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ، قَالَ حَدَّثَنَا يُونُسُ بْنُ بُكَيْرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عِيسَى الرَّازِيِّ، عَنِ الرَّبِيعِ: أَنَّ رَجُلًا قَالَ يوم حنين لن تغلب مِنْ قِلَّةٍ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَى رَسُولِ اللهِ صلى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَأَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ قَالَ الرَّبِيعُ وَكَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفًا مِنْهُمْ أَلْفَانِ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ.»
تفسير القرآن العظيم (ابن أبي حاتم)، ج 6، ص 1774: «حدثنا أبي ثنا محمد بن الوزير بن الحكم السلمي ثنا خالد بن عبد الرحمن المروذي حدثنا مالك بن مغول عن إسماعيل بن أبي خالد في قوله: وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فقال رجل: لا نغلب اليوم لكثرة. اخبرنا أحمد بن عثمان- فيما كتب إلى- ثنا أحمد بن المفضل ثنا أسباط عن السدى وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ و أن رجلا ثنا أسباط عن السدى وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ و أن رجلا من أصحاب النبي صلى الله عليه و سلم قال يوم حنين: يا رسول الله، لا نغلب اليوم من قلة، و أعجبه كثرة الناس فكانوا اثنى عشر ألفا.»
جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 10، ص 71: «و روي أن النبي صلى الله عليه و سلم قال ذلك اليوم:" لن نغلب من قلة". و قيل: قال ذلك رجل من المسلمين من أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم، و هو قول الله: إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً يقول: فلم تغن عنكم كثرتكم شيئا.»
بحر العلوم، ج 2، ص 49: «ذلك أن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم خرج إلى حنين في اثني عشر ألفا، و عشرة آلاف خرجوا معه من المدينة إلى فتح مكة، و خرج معه ألفان من أهل مكة، فقال رجل من المسلمين يقال له سلمة بن سلامة: لن نغلب اليوم من قلة. و قد كان فتح مكة في شهر رمضان، و بقيت عليه أيام من رمضان، فمكث حتى دخل شوال. فبعث رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم رجلا من بني سليم عينا له يقال له عبد اللّه بن أبي حدرد، فأتى حنينا فكان بينهم يسمع أخبارهم، فسمع من مالك بن عوف أمير القوم يقول لأصحابه: أنتم اليوم أربعة آلاف رجل، فإذا لقيتم العدو فاحملوا عليهم حملة رجل واحد، و اكسروا جفون سيوفكم، فو اللّه لا تضربون بأربعة آلاف سيف شيئا إلا أفرج لكم. و كان مالك بن عوف على هوازن، فأقبل ابن أبي حدرد حتى أتى النبي صلّى اللّه عليه و سلّم، فأخبره بمقالتهم، فقال رجل من المسلمين: فو اللّه يا نبيّ اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم لا نغلب اليوم من كثرة، فساء رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم كلمته، و ابتلى اللّه المؤمنين بكلمته تلك.»
تفسير مقاتل بن سليمان، ج 2، ص 165: «أن المسلمين كانوا يومئذ أحد عشر ألفا و خمس مائة و المشركون أربعة آلاف، و هوازن، و ثقيف، و مالك بن عوف النضري على هوازن، و على ثقيف كنانة بن عبد ياليل بن عمرو بن عمير الثقفي، فلما التقوا قال رجل من المسلمين: لن نغلب اليوم من كثرتنا على عدونا و لم يستثن فى قوله، فكره النبي- صلّى اللّه عليه و سلّم- قوله لأنه كان قال و لم يستثن.»
التبیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 197 و 198: «و قال قتادة: إنه كان سبب انهزام المسلمين يوم حنين أن بعضهم قال حين رأى كثرة المسلمين يوم حنين لأنهم كانوا اثني عشر ألفا، فقال: لن نغلب اليوم عن قلة. فانهزموا بعد ساعة. و قيل: إنهم كانوا عشرة آلاف. و قال بعضهم: ثمانية آلاف و الأول أشهر. و لما انهزموا لم يبق مع النبي صلى الله عليه و آله الا تسعة نفر من بني هاشم و أيمن ابن ام ايمن. و العباس بن عبدالمطلب. و ابو سفيان بن الحارث بن عبد المطلب، و علي بن أبي طالب عليه السلام في آخرين.»
مستند 2
مسند الإمام أحمد بن حنبلَ، ج 31، ص 267: «حدَّثَنَا عَفَّانُ حَدَّثَنَا حَمَّادٌ يَعْنِي ابْنَ سَلَمَةَ حَدَّثَنَا ثَابِتٌ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى عَنْ صُهَيْبٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ أَيَّامَ حُنَيْنٍ يُحَرِّكُ شَفَتَيْهِ بَعْدَ صَلَاةِ الْفَجْرِ بِشَيْءٍ لَمْ نَكُنْ نَرَاهُ يَفْعَلُهُ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَرَاكَ تَفْعَلُ شَيْئًا لَمْ تَكُنْ تَفْعَلُهُ فَمَا هَذَا الَّذِي تُحَرِّكُ شَفَتَيْكَ قَالَ إِنَّ نَبِيًّا فِيمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَعْجَبَتْهُ كَثْرَةُ أُمَّتِهِ فَقَالَ لَنْ يَرُومَ هَؤُلَاءِ شَيْءٌ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ خَيِّرْ أُمَّتَكَ بَيْنَ إِحْدَى ثَلَاثٍ إِمَّا أَنْ نُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ غَيْرِهِمْ فَيَسْتَبِيحَهُمْ أَوْ الْجُوعَ وَإِمَّا أَنْ أُرْسِلَ عَلَيْهِمْ الْمَوْتَ فَشَاوَرَهُمْ فَقَالُوا أَمَّا الْعَدُوُّ فَلَا طَاقَةَ لَنَا بِهِمْ وَأَمَّا الْجُوعُ فَلَا صَبْرَ لَنَا عَلَيْهِ وَلَكِنْ الْمَوْتُ فَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ الْمَوْتَ فَمَاتَ مِنْهُمْ فِي ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ سَبْعُونَ أَلْفًا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَنَا أَقُولُ الْآنَ حَيْثُ رَأَى كَثْرَتَهُمْ اللَّهُمَّ بِكَ أُحَاوِلُ وَبِكَ أُصَاوِلُ وَبِكَ اقاتل.»
الاستیعاب فی بیان الاسباب، ج 2، ص 271: «هذا اسناد ضعیف جدا، فیه علتان: الاولی الاعضال. الثانیه: ابوجعفر الرازی صدوق سیئ الحفظ.»
مرويات غزوة حنين و حصار الطائف، ج 1، ص 136: «هذا الحديث لولا وجوده في سيرة "ابن هشام" المتداولة بين الناس و خشية أن يغتر به بعض من لا دراية له بعلم الحديث لما أوردته، و ذلك أن معرفة رسول الله - صلى الله عليه وسلم - بربه و خشيته منه و مقامه الرفيع و تواضعه لله، كل ذلك يجعل المسلم يستبعد صدور هذا القول منه - صلى الله عليه وسلم.»
منابع
- أحمد بن حنبل الشيباني. (1421). مسند أحمد. بیروت: مؤسسة الرسالة.
- ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (بیتا). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–13). ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.
- بیهقی، احمد بن حسین. (بیتا). دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة (ج ۱–7). بیروت: دار الکتب العلمية.
- سمرقندی، نصر بن محمد. (بیتا). بحر العلوم (ج ۱–3). بیروت: دار الفکر.
- طوسی، محمد بن حسن. (بیتا). التبيان في تفسير القرآن (ج ۱–10). بیروت: دار إحياء التراث العربي.
- طبری، محمد بن جریر. (بیتا). جامع البیان فی تفسیر القرآن (ج ۱–26). بیروت: دار هجر للطباعة والنشر.
- قريبي، إبراهيم بن إبراهيم. (1412). مرويات غزوة حنين و حصار الطائف. السعودية: عمادة البحث العلمي بالجامعة الإسلامية.
- مقاتل بن سلیمان. (بیتا). تفسیر مقاتل (ج ۱–5). بیروت: دار إحياء التراث العربي.
منابع
- ↑ ترجمه محمدمهدی فولادوند
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ دلائل النبوة، بیهقی، ج 5، ص 123 و 124؛ بحر العلوم، سمرقندي، ج 2، ص 49؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج 6، ص 1773؛ التبيان في تفسير القرآن، طوسی، ج 5، ص 197 و 198؛ جامع البيان، طبري، ج 10، ص 71؛ تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج 2، ص 165
- ↑ جامع البيان، طبري، ج 10، ص 71
- ↑ بحر العلوم، سمرقندي، ج 2، ص 49
- ↑ تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج 2، ص 165
- ↑ الاستيعاب في بيان الأسباب، الهلالي و آل نصر، ج 2، ص 271
- ↑ المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، ابنحبان، ج 2، ص 120
- ↑ مرويات غزوة حنين و حصار الطائف، إبراهيم قريبي، ج 1، ص 136
- ↑ مسند أحمد، أحمد بن حنبل، ج 31، ص 269
مقالات پیشنهادی
- سبب نزول آیه 88 سوره قصص
- سبب نزول آیه 9 سوره حشر
- سبب نزول آیه ۶ سوره جن
- سبب نزول آیه 109 سوره توبه
- کتاب اسباب نزول القرآن
نظرات