سبب نزول سوره زخرف آیه 22

از اسلامیکا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سبب نزول آیه 22 سوره زخرف

آیه مربوط به سبب ‌نزول

«بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُون‏» (الزخرف، 22) ([نه،] بلكه گفتند: ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما [هم با] پى‏گيرى از آنان، راه يافتگانيم.)[۱]

خلاصه سبب نزول

مقاتل بن سلیمان نقل می‌کند که آیه 22 سوره زخرف درباره ولید بن مغیرة، ابوجهل بن هشام و عُتبة و شَیبة دو فرزند ربیعة نازل شده است. آنها نیاکان خود را سعادتمند و هدایت شده می‌دانستند.

این گزارش که فقط مقاتل آن را ذکر کرده است، به­لحاظ سند ‌اعتباری ندارد. محتوایش نیز به­دلیل پرهیز مفسران از نقل آن و نداشتن سند و دلیل متقن بی­اعتبار است؛ لذا قابلیت سببیت برای نزول آیه را ندارد. به نظر می‌رسد مقاتل با توجه به نوع تعامل افراد یادشده با پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) آن را از باب جری و تطبیق (حمل آیه بر مصادیقی خاص) نقل کرده است.

بررسی تفصیلی سبب نزول

سبب نزول (نزول آیه 22 سوره زخرف در مورد شماری از مشرکان)(ر.ک. مستند 1)

مقاتل بن سلیمان نقل می­کند: آیه 22 سوره زخرف درباره ولید بن مغیرة (از قاضیان عرب در دوره جاهلیت و از بزرگان و زندیقان قریش)،‏[۲] ابوجهل بن هشام (از دشمنان سرسخت پیامبر اکرم‏)،[۳] عُتبة (از بزرگان قریش که در جنگ بدر به هلاکت رسید.)‏[۴] و شَیبة (از مشرکان مکه که در جنگ بدر کشته شد.)‏[۴] و پسران ربیعة از قریش نازل گردیده است.‏[۵] بر اساس آیه22 سوره زخرف، مشرکان یادشده گفتند، ما با پیروی از آیین نیاکانمان نیک‌بخت خواهیم شد.

مصدر سبب نزول

تفسیر مقاتل (زیدی، قرن 2، تفسیر روایی)

بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)

در میان تفاسیر روایی موجود، مقاتل بن سلیمان تنها کسی است که آیه 22 سوره زخرف را به مشرکان یادشده ارتباط داده است. گزارش وی به­سبب نداشتن سلسله سند بی‌اعتبار است.

اصل اینکه برخی مشرکان یادشده برای طفره از پذیرش اسلام آیین آبا و اجداد خویش را بهانه کردند، سخنی پذیرفتنی است. بر اساس شماری از روایات که در ذیل آیه 66 سوره غافر نقل شده است، ولید بن مغیرة و شیبة بن ربیعة نزد پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) آمدند و گفتند: یا محمد به دین آبا و اجداد خویش برگرد.‏[۶] اما این با آنچه مقاتل برای سبب نزول آیه 22 سوره زخرف ذکر کرده، متفاوت است. گزارش ایشان نه سلسله سند دارد و نه مفسران به آن توجه کرده‌اند. شاید وجه بی‌اعتنایی مفسران نسبت به سبب نزول یادشده نبودن دلیل برای آن باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت افراد یادشده دخالتی در نزول آیه 22 سوره زخرف نداشته­اند و مقاتل تنها به­دلیل نوع تعامل آنها با پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) آن افراد را از باب جری و تطبیق ذکر کرده است.

برخی مفسران تنها آیه را به مشرکان مکه نسبت داده‌ و از اسلوب رایج در سبب نزول استفاده نکرده‌اند. طبری بدون اشاره به فردی خاص، گفته، خداوند از قول مشرکان قریش آیه 22 سوره زخرف را حکایت کرده است.‏[۷] طوسی‏[۸] و ابن عطیه‏[۹] بدون ذکر نامی از افراد یادشده معتقدند که آیه 22 سوره زخرف دربردارنده سخن کفار است. شمار دیگری از مفسران، مانند: طبرسی، شوکانی، آلوسی، قاسمی، ابن عاشور و طباطبایی، واژگان آيه یادشده را تفسیر و تبیین کرده و در ذیل آن به شخص یا قومی خاص اشاره نکرده‌اند.

مستندات

مستند 1

الأعلام، ج 8، ص 122: «الوليد بن المغيرة بن عبد الله بن عمرو ابن مخزوم، أبو عبد شمس: من قضاة العرب في الجاهلية، ومن زعماء قريش، ومن زنادقتها.»

دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، ج ‏2، ص 175: «و ظهر لرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم البغي و الحسد و شخص له منهم رجال فبادوه و أصحابه بالعداوة، منهم: أبو جهل بن هشام، و أبو لهب» و ذكر ابن إسحاق أسماءهم‏.»

أنساب الأشراف، ج ‏1، ص 292: «عتبة بن ربيعة، و شيبة بن ربيعة، و أبو الحكم بن هشام، و أمية بن خلف، و عدّد رجالا من أشراف قريش ممن قتل يوم بدر.»

تفسير مقاتل بن سليمان، ج ‏3، ص 792: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ- 22- نزلت فى الوليد بن المغيرة، و صخر بن حرب، و أبى جهل بن هشام، و عتبة «و شيبة» ابني ربيعة، كلهم من قريش.»

مستند 2

 لباب النقول، ص 171: «وأخرج جويبر عن ابن عباس أن الوليد بن المغيرة وشيبة بن ربيعة قالا يا محمد ارجع عما تقول وعليك بدين آبائك وأجدادك فأنزل الله قل إني نهيت أن أعبد الذين تدعون من دون الله الآية.»

جامع البيان في تفسير القرآن، ج ‏25، ص 37: «حدثنا بشر، قال: ثنا يزيد، قال: ثنا سعيد، عن قتادة، قوله: إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ قال: قد قال ذلك مشركو قريش: إنا وجدنا آباءنا على دين. »

التبيان في تفسير القرآن، ج ‏9، ص 191: «ثم قال ليس الامر على ما قالوه (بل قالوا) يعني الكفار (إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ).»

المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج ‏5، ص50: «ذكر اللّه تعالى احتجاج الكفار لمذهبهم ليبين فساد منزعهم، و ذلك أنهم جعلوا إمهال اللّه لهم و إنعامه عليهم و هم يعبدون الأصنام، دليلا على أنه يرضى عبادة الأصنام دينا، و أن ذلك كالأمر به، فنفى اللّه عن الكفرة أن يكون لهم علم بهذا و ليس عندهم كتاب منزل يقتضي ذلك، و إنما هم يظنون و يَخْرُصُونَ و يخمنون، و هذا هو الخرص و التخرص. و قرأ جمهور الناس: «على أمة» بضم الهمزة، و هي بمعنى الملة و الديانة، و الآية على هذا تعيب عليهم التقليد.»

منابع

  1. ‏ابن عطیه، عبدالحق بن غالب. (۱۴۲۲). المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (ج ۱–6). بیروت: دار الکتب العلمية.‬
  2. ‏السيوطي، جلال الدين. ( بی‌تا). لباب النقول (ج ۱–1). بیروت: دار الکتب العلمية.‬
  3. ‏بلاذری، احمد بن یحیی. (۱۴۱۷). أنساب الأشراف (ج ۱–5). بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.‬
  4. ‏بیهقی، احمد بن حسین. (۱۴۰۵). دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة (ج ۱–7). بیروت: دار الکتب العلمية.‬
  5. ‏زرکلی، خیر الدین. (۲۰۰۲). الأعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین (ج ۱–8). بیروت: دار العلم للملايين.‬
  6. ‏طبری، محمد بن جریر. (۱۴۱۲). جامع البیان فی تفسیر القرآن (ج ۱–30). بیروت: دار المعرفة.‬
  7. ‏طوسی، محمد بن حسن. (بی‌تا). التبيان في تفسير القرآن (ج ۱–10). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬
  8. ‏مقاتل بن سلیمان. (۱۴۲۳). تفسیر مقاتل (ج ۱–5). بیروت: دار إحياء التراث العربي.‬

منابع

  1. ترجمه محمدمهدی فولادوند
  2. الأعلام، زرکلی، ج 8، ص 122
  3. دلائل النبوة، بیهقی، ج 2، ص 175
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ أنساب الأشراف، بلاذری، ج 1، ص 292
  5. تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج 3، ص 792
  6. لباب النقول، السيوطي، ص 171
  7. جامع البیان، طبری، ج 25، ص 37
  8. التبيان في تفسير القرآن، طوسی، ج 9، ص 191
  9. المحرر الوجیز، ابن عطیه، ج 5، ص 50

مقالات پیشنهادی

رده مقاله: قرآن
0.00
(یک رای)

نظرات

اضافه کردن نظر شما
اسلامیکا از همه نظرات استقبال می‌کند. اگر شما نمی‌خواهید به صورت ناشناس باشید، ثبت نام کنید یا وارد سامانه شوید.