سبب نزول سوره فاطر آیه22

از اسلامیکا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سبب نزول آیه 22 سوره فاطر

آیه مربوط به سبب ‌نزول

«وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (الفاطر، 22) (و زندگان و مردگان يكسان نيستند. خداست كه هركه را بخواهد شنوا مى‏گرداند؛ و تو كسانى را كه در گورهايند، نمى‏توانى شنوا سازى.)[۱]

خلاصه سبب نزول

پیامبر اسلام (صلوات الله و سلامه علیه) اجساد مشرکان کشته­شده در جنگ بدر را خطاب و آنان را به ­سبب کفر بر خداوند و تکذیب فرستاده­اش سرزنش کرد. ابن عمر از ایشان پرسید، آیا اینان سخن شما را می شنوند؟ حضرت فرمود: آنان از شما شنواترند. سپس آیه 22 سوره فاطر نازل شده و پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) را تخطئه کرد.

سند و محتوای گزارش ضعیف و غیر قابل استناد ارزیابی شده و اکثر مفسران آن را نقل نکرده یا با آن مخالفت کرده‌اند.

بررسی تفصیلی سبب نزول

سبب نزول (سخن گفتن پیامبر با اجساد مشرکان در جنگ بدر و اعتراض برخی از اصحاب)(ر.ک. مستند 1)

در این زمینه از ابن‌عباس گزارش شده است که پس از فروکش کردن آتش جنگ بدر، پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) اجساد مشرکان مکه را که روی زمین افتاده بود، تک‌تک نام برده و خطاب به آنان فرمود: آیا آنچه را که پروردگارتان به شما وعده داده بود، حق یافتید؟ فلان بن فلان آیا نسبت به پروردگارت ناسپاسی نکردی؟ آیا فرستاده او را تکذیب نکردی؟ آیا رحِم خود را قطع نکردی؟ از ایشان پرسیدند، آیا آنان صدای شما را می‌شنوند؟ فرمود: شما به اندازه آنان نسبت به گفته‌های من شنوا نیستید. بعد آیه: «إنک لاتسمع الموتی» نازل شد. مَثلی از جانب خدا برای اثبات اینکه کفار کلام او را نمی­شنوند.‏[۲] در شماری از مصادر، گزارش را با اندکی تفاوت، ذیل آیه: «إنک لاتسمع الموتی» (الروم، 52) از عبدالله بن عمر نقل و در ادامه به ­نقل از عایشه بیان کرده­اند که مقصود پیامبر اکرم از تعبیر شنیدن برای مردگان، دانایی ارواح مردگان بر حقایق بوده است.‏[۳] مصادر سبب نزول

مصادری که سبب نزول را با اندکی اختلاف نقل کرده­اند:

  1. تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم) (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
  2. دلائل النبوة (سنی، قرن 5، تاریخی)؛
  3. تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر) (سنی، قرن 8، تفسیر روایی)؛
  4. تفسیر الدر المنثور (سنی، قرن 10، تفسیر روایی).


بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)

سند گزارش را به ­دلیل ضعف یکی از راویان (ابو صالح) که متهم به دروغ­گویی و روایاتش متروک است، خیلی ضعیف ارزیابی کرده­اند.‏[۴] طباطبائی با استناد به ضعف مضمون گزارش، آن را جعلی دانسته و می‌گوید: ساحت نبی مکرم اسلام (صلوات الله و سلامه علیه) بلندمرتبه‌تر از آن است که چیزی را بیان کند که نمی‌داند و آیه برخلاف آن بیان نازل شده و او را تخطئه کند. افزون بر این، آیه 22 سوره فاطر، صدر و ذیل یکسانی ندارد. صدرش از سوره نمل و ذیلش از سوره فاطر گرفته شده است. همچنین مضمون آیه همانند دیگرآیات سوره فاطر، با نزول در مکه مناسبت دارد، نه در مدینه؛ حال آن­که رویداد یادشده مربوط به جنگ بدر و در مدینه رخ داده است.‏[۵]

استدلال آخر طباطبائی با مراجعه به کتب علوم قرآنی تثبیت می‌شود؛ چراکه بزرگان این علم، سوره فاطر را بدون استثنای هیچ آیه­ای از آن، مکی شمرده‌اند.‏[۶] غالب مفسران به این سبب نزول اشاره نکرده‌اند و از عبارات آنان­که آن را ذکر کرده‌اند، چیزی دالّ بر سببیت، برداشت نشد.‏[۷] حدیث عایشه نیز نسبت به استفاده او از این آیات برای اثبات مدعایش صراحت دارد، و با گزارش یادشده مخالف است؛ حال آن­که در متن روایت آمده که عایشه عبدالله بن عمر را برای این گزارش نکوهش کرده و قولش را توهم شمرده است.‬‬‬‬‬‬

در مجموع به نظر می‌رسد سند روایت و محتوایش قدرت اثبات مدنی بودن آیه 22 سوره فاطر را ندارد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

مستندات

مستند 1

الدر المنثور فى التفسير بالماثور، ج ‏5، ص 249: «و أخرج أبو سهل السرى ابن سهل الجنديسابورى الخامس من حديثه من طريق عبد القدوس عن أبى صالح عن ابن عباس رضى الله عنهما في قوله‏ إنك لا تسمع الموتى* و ما أنت بمسمع من في القبور، قال كان النبي صلى الله عليه و سلم يقف على القتلى يوم بدر و يقول‏ فهل وجدتم ما وعد ربكم حقا يا فلان بن فلان ألم تكفر بربك ألم تكذب نبيك ألم تقطع رحمك فقالوا يا رسول الله أ يسمعون ما تقول قال ما أنتم بأسمع منهم لما أقول، فانزل الله‏ إنك لا تسمع الموتى* و ما أنت بمسمع من في القبور و مثل ضربه الله للكفار أنهم لا يسمعون لقوله‏.»

تفسير القرآن العظيم (ابن ابی حاتم)، ج ‏9، ص 3094: «قوله تعالى: فإنك لا تسمع الموتى‏ الآية عن ابن عمر رضي الله عنهما قال‏: وقف النبي صلى الله عليه و سلم علي قليب بدر فقال: «هل‏ وجدتم ما وعد ربكم حقا؟ ثم قال: إنهم الآن يسمعوا ما أقول. فذكر لعائشة رضي الله عنها فقالت: إنما قال النبي صلى الله عليه و سلم: إنهم الآن ليعلمون أن الذي كنت أقول لهم هو الحق، ثم قرأت‏ فإنك لا تسمع الموتى‏ حتى قرأت الآية.»

تفسير القرآن العظيم (ابن کثیر)، ج ‏6، ص 291: «قد استدلت أم المؤمنين عائشة رضي الله عنها بهذه الآية فإنك لا تسمع الموتى‏ على توهيم عبد الله بن عمر في روايته مخاطبة النبي صلى الله عليه و سلم القتلى الذين ألقوا في قليب بدر بعد ثلاثة أيام و معاتبته إياهم و تقريعه لهم، حتى قال عمر: يا رسول الله ما تخاطب من قوم قد جيفوا؟

فقال «و الذي نفسي بيده ما أنتم بأسمع لما أقول منهم، و لكن لا يجيبون» و تأولته عائشة على أنه قال «إنهم الآن ليعلمون أن ما كنت أقول لهم حق». و قال قتادة: أحياهم الله له حتى سمعوا مقالته تقريعا و توبيخا و نقمة.»

دلائل ‏النبوة، ج ‏3، ص 93: «حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب، قال: حدثنا أحمد بن عبد الجبار العطاردي، قال: حدثنا يونس بن بكير عن هشام، عن أبيه، عن ابن عمر، قال: «وقف رسول الله صلى الله عليه و سلم على قليب بدر فقال إنهم ليسمعون ما أقول. فقالت عائشة ليس هكذا قال رسول الله صلى الله عليه و سلم، إنما قال: إنهم ليعلمون أن ما كنت أقول لهم حق. إنهم قد تبوّأوا مقاعدهم من النار. إن الله عز و جل يقول: إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ من في الْقُبُورِ إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ 35: 22 - 23».»

مستند 2

الإستیعاب فی بیان الأسباب، ج 3، ص 148: «عن عبد الله بن عباس -رضي الله عنهما- في قوله: {فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى} [الروم: 52]، {وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ (22)}، قال: كان النبي - صلى الله عليه وسلم - يقف على القتلى يوم بدر؛ ويقول: "هل وجدتم ما وعد ربكم حقاً؟! يا فلان بن فلان! ألم تكفر بربك؟ ألم تكذب نبيك؟ ألم تقطع رحمك؟ "، فقالوا: يا رسول الله! أيسمعون ما تقول؟ قال: "ما أنتم بأسمع منهم لما أقول"؛ فأنزل الله: {فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى}، {وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}. مثل ضربه الله للكفار أنهم لا يسمعون لقوله [ضعيف جداً]. (1) ذكره السيوطي في "الدر المنثور" (7/ 18)، وقال: وأخرج أبو سهل السري بن سهل السري بن سهل الجنديسابوري في "الخامس من حديثه" من طريق عبد القدوس عن أبي صالح عن ابن عباس به. قلنا: وأبو صالح؛ متروك متهم بالكذب.»

الميزان في تفسير القرآن، ج ‏17، ص 39: «أقول: و في الرواية ما لا يخفى من لوائح الوضع فساحة النبي (ع) أجل من أن يقول ما ليس له به علم من ربه حتى ينزل الله عليه آية تكذبه فيما يدعيه و يخبر به. على أن ما نقله من الآية لا يطابق المصحف فصدره مأخوذ من سورة النمل الآية 80 و ذيله مأخوذ من سورة فاطر الآية 22. على أن سياق الآية مكي في سياق آيات سابقة و لاحقة مكية.»

المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، ج ‏4، ص 436: «و قوله‏ و ما أنت بمسمع من في القبور تمثيل بما يحسه البشر و يعهده جميعنا من أن الميت الذي في القبر لا يسمع، و أما الأرواح فلا نقول إنها في القبر بل تتضمن الأحاديث أن أرواح المؤمنين في شجر عند العرش و في قناديل و غير ذلك، و أن أرواح الكفرة في سجين و يجوز في بعض الأحيان أن تكون الأرواح عند القبور فربما سمعت و كذلك أهل قليب بدر إنما سمعت أرواحهم، و كذلك سماع الميت خفق النعال إنما هو برد روحه عليه عند لقاء الملكين.

قال القاضي أبو محمد: فهذه الآية لا تعارض حديث القليب لأن الله تعالى رد على أولئك أرواحهم في القليب ليوبخهم، و هذا على قول عمر و ابنه عبد الله و هو الصحيح إن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال «ما أنتم بأسمع منهم»، و أما عائشة فمذهبها أن رسول الله صلى الله عليه و سلم لم يسمعهم و أنه إنما قصد توبيخ الأحياء من الكفرة، و جعلت هذه الآية أصلا و احتجت بها، فمثل الله تعالى في هذه الآية الكفرة بالأشخاص التي في القبور.»

منابع

  1. ‏ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (بی‌تا). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–13). ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  2. ‏ابن عطیه، عبدالحق بن غالب. (۱۴۲۲). المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (ج ۱–6). بیروت: دار الکتب العلمية.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  3. ‏ابن کثیر، اسماعیل بن عمر. (بی‌تا). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–9). بیروت: دار الکتب العلمية.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  4. ‏بیهقی، احمد بن حسین. (بی‌تا). دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة (ج ۱–7). بیروت: دار الکتب العلمية.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  5. ‏زرکشی، محمد بن بهادر. (۱۴۱۰). البرهان فی علوم القرآن (ج ۱–4). بیروت: دارالمعرفة.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  6. ‏سلیم بن عید الهلالی و محمد بن موسی آل نصر. (۱۴۲۵). الإستیعاب فی بیان الأسباب. دمام: دار ابن الجوزی.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  7. ‏سیوطی، جلال الدین. (بی‌تا). الدر المنثور فی التفسیر بالماثور (ج ۱–6). قم: کتابخانه عمومی مرعشی نجفی (ره).‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  8. ‏طباطبایی، محمدحسین. (بی‌تا). المیزان في تفسیر القرآن (ج ۱–20). بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
  9. ‏معرفت، محمدهادی. (۱۴۱۰). التمهید فی علوم القرآن (ج ۱–6). قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

منابع

  1. ترجمه محمدمهدی فولادوند
  2. الدر المنثور، سیوطی، ج 5، ص 249
  3. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج 9، ص 3094‬؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج 6، ص 291‬؛ دلائل النبوة، بیهقی، ج 3، ص 93
  4. الإستیعاب فی بیان الأسباب، الهلالی و آل نصر، ج 3، ص 148
  5. المیزان، طباطبایی، ج 17، ص 39
  6. البرهان، زرکشی، محمد بن بهادر، ج 1، ص 281‬؛ التمهید فی علوم القرآن، معرفت، محمدهادی، ج 1، ص 136
  7. المحرر الوجیز، ابن عطیه، ج 4، ص 436

مقالات پیشنهادی

رده مقاله: قرآن
0.00
(یک رای)

نظرات

اضافه کردن نظر شما
اسلامیکا از همه نظرات استقبال می‌کند. اگر شما نمی‌خواهید به صورت ناشناس باشید، ثبت نام کنید یا وارد سامانه شوید.