سبب نزول سوره فاطر آیۀ 35

از اسلامیکا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سبب نزول آیه 35 سوره فاطر

آیه مربوط به سبب ‌نزول

«الَّذِى أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ» (الفاطر، 35) (همان [خدايى‏] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد. در اينجا رنجى به ما نمى‏رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمى‏دهد.)[۱]

خلاصه سبب نزول

نقل شده که شخصی از پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) پرسید در دنیا خواب مایه راحتی ماست. در بهشت چه چیزی مایه راحتی است؟ آیه 35 سوره فاطر در جواب او نازل شد و هرگونه رنج و ناراحتی در بهشت را نفی کرد. چون این نقل فقط در یک حدیث بسیار ضعیف آمده و منابع نسبت به آن بی­اعتنا بوده­اند، احتمال اینکه ماجرای یادشده سبب نزول آیه 35 سوره فاطر باشد، ضعیف است.

بررسی تفصیلی سبب نزول

سبب نزول (سؤال دربارۀ مایۀ راحتی بهشتیان)(ر.ک. مستند 1)

نقل شده که شخصی از پیامبر اکرم (صلوات الله و سلامه علیه) پرسید، خواب از جمله چیزهایی است که خداوند به ­واسطه آن در دنیا به ما آرامش می­دهد. آیا در بهشت نیز خواب هست؟ پیامبر فرمود: نه، خواب شریک مرگ است و در بهشت، مرگی نیست. گفت، ای پیامبر خدا، پس مایۀ راحتی بهشتیان چیست؟ این سخن بر پیامبر سنگین بود و فرمود: هیچ خستگی زیادی در آن نیست، همۀ کارهای آن­ها راحت است. سپس این آیه نازل شد.‏[۲]‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

مصادر سبب نزول

مصادری که سبب نزول را با اندکی اختلاف نقل کرده­اند:

  1. تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم) (سنی، قرن 4، تفسیر روایی)؛
  2. البعث و النشور (سنی، قرن 5، حدیثی)؛
  3. الدر المنثور (سنی، قرن 10، تفسیر روایی).


بررسی سبب نزول(ر.ک. مستند 2)

برخی از محققان معاصر، سند این روایت را بسیار ضعیف دانسته[۳] و علت آن، وجود سعید بن زربی و نفیع بن الحارث در سلسله سند است.‏[۴] سعید بن زربی را عده­ای، همچون: ابن معین و نسائی تضعیف کرده­اند.‏[۵] نفیع بن الحارث را نیز این­دو و برخی دیگر تضعیف کرده‏­اند[۶] و حلّی درباره او توقف کرده است.‏[۷] ابن ابی حاتم بدون ذکر تمام راویان سلسله سند، این روایت را از ابن ابی اوفی نقل کرده است.

سبب نزول یادشده به ­لحاظ محتوا نوعی ناسازگاری با سیاق آیه دارد؛ زیرا از آیه 32 سوره فاطر، توصیف مؤمنان شروع شده و سپس سخن آن­ها در بهشت مبنی بر شکر خداوند بازگو شده است و این قسمت از آیه: «لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوب» نیز قول بهشتیان است که در سیاق آیات قبلی جاری شده و زنجیروار به آن­ها متصل است و حتی ضمایر موجود در این جملات نیز همانند جملات قبلی است. آیات بعدی هم در همین سیاق و در حال توصیف جهنمیان است. لذا بعید می­نماید که این قسمت جداگانه و در پاسخ به فردی نازل شده باشد.

این سبب نزول در بسیاری از مصادر و منابع، ازجمله: صحاح سته، البرهان فی تفسیر القرآن، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تفسیر قمی، تفسیر عبدالرزاق، تفسیر عیاشی، تفسیر نسائی، بحر العلوم، جامع البیان، تفسیر فرات کوفی، اسباب النزول واحدی، التبیان، الکشف و البیان، تفسیر ابن کثیر، مجمع البیان، المحرر الوجیز، فتح القدیر، روح المعانی، محاسن التأویل، التحریر و التنویر و المیزان یافت نشد.

در مجموع با توجه به ضعف سند روایت و بی­اعتنایی منابع، به نظر می­رسد احتمال اینکه سبب نزول آیه 35 سوره فاطر ماجرای یادشده باشد ضعیف است.

مستندات

مستند 1

تفسیر القرآن العظیم (ابن ابی حاتم)، ج 10، ص 3184: «قوله تعالى: لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ‏ عن عبد الله بن أبى أوفى رضي الله عنه قال: قال رجل: يا رسول الله، ان النوم مما يقر الله به أعيننا في الدنيا فهل في الجنة من نوم؟ قال: «لا، أن النوم شريك الموت، و ليس في الجنة موت قال: يا رسول الله، فما راحتهم؟ فأعظم ذلك النبي صلى الله عليه و سلم و قال: ليس فيها لغوب، كل أمرهم راحة فنزلت وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ.»

البعث و النشور، ج 1، ص 258: «أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحَافِظُ، ثنا أَبُو الْعَبَّاسِ هُوَ الْأَصَمُّ، ثنا الْعَبَّاسُ الدُّورِيُّ، ثنا يُونُسُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثنا سَعِيدُ بْنُ زَرْبَى، عَنْ نُفَيْعِ بْنِ الْحَارِثِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَوْفَى، قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: النَّوْمُ مِمَّا يُقِرُّ اللَّهُ بِهِ أَعْيُنَنَا فِي الدُّنْيَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ الْمَوْتَ شَرِيكُ النَّوْمِ، وَلَيْسَ فِي الْجَنَّةِ مَوْتٌ» ، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَمَا رَاحَتُهُمْ؟ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّهُ لَيْسَ فِيهَا لُغُوبٌ، كُلُّ أَمْرِهِمْ رَاحَةٌ» ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيهِ: {لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ} فاطر: 35.»

الدر المنثور، ج 5، ص 254: «و أخرج ابن أبى حاتم و ابن مردويه و البيهقي في البعث عن عبد الله بن أبى أوفى رضى الله عنه قال قال رجل يا رسول الله ان النوم مما يقر الله به أعيننا في الدنيا فهل في الجنة من نوم قال لا ان النوم شريك الموت و ليس في الجنة موت قال يا رسول الله فما راحتهم فأعظم ذلك النبي صلى الله عليه و سلم و قال ليس فيها لغوب كل أمرهم راحة فنزلت لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ‏.»

مستند 2

الاستیعاب فی بیان الأسباب، ج 3، ص 150: «عن عبد الله بن أبي أوفی قال: سأل رجلٌ ... [ضعیف جداً].»

میزان الاعتدال، ج 2، ص 136: «سعيد بن زربى أبو عبيدة البصري. قال ابن معين: ليس بشئ. وقال البخاري: عنده عجائب. وقال النسائي: ليس بثقة. وقال الدارقطني: ضعيف. يروى عن ثابت البناني وأبي المليح الهذلي. ومن مناكيره: عن حماد، عن إبراهيم، عن علقمة، عن عبد الله - مرفوعاً: إن حسن الصوت زينة القرآن. سعيد بن زربى، عن ثابت، عن أنس، قال: قدمنا البصرة مع أبي موسى وهو أمير فتهجد، فلما أصبح قيل له: أصلح الله الأمير، لو رأيت إلى نسوة وقد أتينك يستمعن لقراءتك. فقال: لو علمت أن أحدا يستمع قراءتى لزينت كتاب الله بصوتي ولحبرت تحبيرا. بشر بن الوليد، حدثنا سعيد بن زربى، عن محمد، عن أبي هريرة مرفوعاً: الصبر عند الصدمة الاولى.»

میزان الاعتدال، ج 4، ص 272: «نفيع بن الحارث، أبو داود النخعي الكوفي القاص الهمداني الاعمى. عن أنس بن مالك، وابن عباس، وعمران بن حصين، وزيد بن أرقم. وعنه سفيان، وشريك، وهمام، وطائفة. قال العقيلي: كان يغلو في الرفض. وقال البخاري: يتكلمون فيه. وقال يحيى بن معين: ليس بشئ. وقال النسائي: متروك. ويقال لأبي داود هذا السبيعى لانهم مواليه. وقد دلسه بعض الرواة، فقال نافع بن أبي نافع: كذبه قتادة. وقال الدارقطني وغيره: متروك الحديث. وقال أبو زرعة: لم يكن بشئ... .»

خلاصة الأقوال، ص 262: «نفيع بن الحارث أبو داود السبيعي الهمداني قال ابن الغضائري روى عن أبي بزرة نضلة بن أبي عبد الله الأسلمي و روى عن أبي جعفر ع و في حديثه مناكير و الذي أراه التوقف في حديثه و يجوز أن يخرج شاهدا.»

منابع

  1. ‏ابن ابی حاتم، عبد الرحمن بن محمد. (۱۴۱۹). تفسیر القرآن العظیم (ج ۱–13). ریاض: مکتبة نزار مصطفی الباز.‬‬‬‬‬‬‬‬
  2. ‏البیهقی، أحمد بن الحسین. (۱۴۰۶). البعث و النشور. بیروت: مرکز الخدمات و الأبحاث الثقافیة.‬‬‬‬‬‬‬‬
  3. ‏ذهبی، شمس الدین. (۱۳۸۲). میزان الاعتدال فی نقد الرجال. دار المعرفة للطباعة والنشر، بيروت.‬‬‬‬‬‬‬‬
  4. ‏سیوطی، جلال الدین. (۱۴۰۴). الدر المنثور فی التفسیر بالماثور (ج ۱–6). قم: کتابخانه عمومی مرعشی نجفی (ره).‬‬‬‬‬‬‬‬
  5. ‏علامه حلی. (بی‌تا). خلاصة الأقوال.‬‬‬‬‬‬‬‬
  6. ‏هلالی، سلیم بن عید. (۱۴۲۵). الاستیعاب فی بیان الاسباب. دار ابن الجوزي للنشر والتوزيع، السعودية.‬‬‬‬‬‬‬‬

منابع

  1. ترجمه محمدمهدی فولادوند
  2. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج 10، ص 3184‬؛ البعث و النشور، البیهقی، ج 1، ص 258؛ الدر المنثور، السیوطی، ج 5، ص 254
  3. الاستیعاب فی بیان الاسباب، هلالی، ج 3، ص 150
  4. الاستیعاب فی بیان الاسباب، هلالی، ج 3، ص 150، پانویس 1
  5. میزان الاعتدال، ذهبی، ج 2، ص 136
  6. میزان الاعتدال، ذهبی، ج 4، ص 272
  7. خلاصة الأقوال، علامه حلی، ص 262

مقالات پیشنهادی

رده مقاله: قرآن
0.00
(یک رای)

نظرات

اضافه کردن نظر شما
اسلامیکا از همه نظرات استقبال می‌کند. اگر شما نمی‌خواهید به صورت ناشناس باشید، ثبت نام کنید یا وارد سامانه شوید.